ابن عباس از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم روایت کرده که فرمود: وقتی که مرا به آسمان هفتم بردند و از آن جا به سدره المنتهی و از سدره به حجاب های نور بردند، خدای تعالی مرا ندا کرد که ای محمد صلی الله علیه و آله و سلم! تو بنده منی و من پروردگار تو، پس به من خضوع و تزلل و عبادت نمای و به من وثوق توکل کن. به درستی که من راضی شدم به این که تو بنده و حبیب و رسول و نبی من باشی و به برادرت علی علیه السلام راضی گردیدم که خلیفه و باب من باشد، پس اوست حجت خدا بر بندگان من و اوست پیشوا بر خلق من، با او دوستان از دشمنان امتیاز می یابند و به سبب او طایفه ی شیطان از طایفه من جدا می شود و با او دین بر پا می گردد
پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله در خطبه غدیر فرمودند: توجه کنید! خاتم امامان از مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف می باشد. آگاه باشید! اوست چیره شونده بر همه دین، اوست انتقام گیرنده از ظالمین، اوست فاتح و منهدم کننده دژها، اوست که تمام قبائل اهل شرک را نابود می سازد، اوست که خون بهای تمام اولیای حق را می گیرد، اوست که از دریای ژرف می نوشاند اوست که هر کسی را بر اساس فضل و شایستگی سمت می دهد، او برگزیده و منتخب خداوند است، او وارث همه علوم و محیط بر همه آنها است.
منطقه شام از دیر باز به عنوان یکی از حوزه های مهم تمدن بشری مطرح بوده است و پیشینه ی تاریخی گسترده ای دارد. در گذشته بلاد شام مناطق مختلفی چون «سوریه»، «لبنان»، «اردن»، «فلسطین» و بخش هایی از «ترکیه» را شامل می شده است و به همین دلیل هر زمان که در روایات از شام سخن به میان می آید، می تواند به هر یک از سرزمین های یاد شده، قابل انطباق باشد.
یکی دیگر از شهرهای کور خمس «قنسرین» است که در منطقه شام قرار دارد و گفته شده که در کوهستان اطراف آن قبر صالح پیغمبر(ع) قرار دارد و در آن جای پای شتر (ناقه صالح) نیز موجود است و البته این را هم داریم که می گویند قبر صالح در یمن است.
در منابع آمده که مردم حمص در جنگ صفین، از معاویه در برابر حضرت علی(ع) حمایت کردند. آنها در جنگ صفین با شور جنگیدند، سپس مذهب تشیع را پذیرفتند.
در زمان جنگ های صلیبی این شهر متحمل ضررهای بسیاری شد و به ویرانه مبدل گردید.
وقتی برای آگاهی از اوضاع آخرالزمان و حوادث سال های قبل از ظهور کبرای امام عصر(عج) به منابع و احادیث مراجعه می کنیم، علاوه بر حوادث و نشانه ها، به نام مکان هایی بر می خوریم، که در آن روز ها صحنه ی کشمکش و درگیری خواهند بود.
حوادث و فتنه های آخرالزمان چون طوفانی، تمامیت جغرافیای شرق اسلامی را فرا می گیرد و پنج منطقه «شامات، حجاز، عراق، یمن و ایران» در آن روزها درگیر خواهند شد.
حلب شهری است از بلاد کهن شامات که امروزه در شمال سوریه واقع شده است. حلب به معنای «شیر» خوراکی است. گفته شده حضرت ابراهیم علیهالسلام در آنجا شیر گوسفندان خود را میدوشید و به فقیران میداد.
این شهر توسط ابوعبیده جراح، سردار سپاه خالد بن ولید توسط مسلمانان فتح شد.
یکی از شهرهایی که نام آنها در روایات آخر الزمان دیده میشود، شهر حلب است. در بیشتر روایات این شهر به عنوان یکی از کُوَر خمس (مناطق پنجگانه) ذکر شده است که در آخرالزمان تحت سیطره سفیانی در میآید.قحطیها و کشتارهای آخرالزّمان در حلب
همه ی روزها و زمان ها متعلق به خداوند بزرگ است اما در بین آیات و روایات ما شاهد کلمات و عباراتی مثل «یوم الله» هستیم. این واژه که به معنی روز خداوند است، معرّف روزهایی است که اتّفاقات بزرگ و خارق العاده ای در آن ها رخ داده و یا خواهد داد.
…السلام علیک یا وعد الله الذی ضمنه(۱)…: سلام بر تو ای وعده خدا که تضمینش کرده…
حتماً تا به حال بارها و بارها این عبارت از زیارت شریف آل یاسین را خوانده اید. همانطور که از معنی این فراز پیداست، حضرت مهدی (علیه السلام) از وعده های الهی هستند که خداوند آمدن ایشان را وعده داده است و البته خداوند از وعده خود خلاف نمی کند(۲).
مسجد اعظم کوفه یکى از کهنترین اماکن زیارتى منتسب به حضرت بقیة اللَّه علیه السلام مىباشد.
مرکز قضاوت، محل نصب منبر، محل تاسیس کلاسهاىآموزش قرآن و محل اقامهى نماز جمعه و جماعت آن حضرت در عهد ظهور مىباشد.
مسجد کوفه در اصل بسیار گسترده بود. مهدى موعود علیه السلام به هنگام ظهور آن را منهوم کرده، به پایههاى نخستین برمى گرداند و سه مسجد دیگر در کنار آن بنیاد مىنهد.
قرآن کریم، در بیش از صد و بیست آیه به این معنی اشاره فرموده که اراده و خواست خداوند متعال بر این است تا دوران حکومت شیطان را به پایان برد و بساط پیروان او را برچیند و حتماً بندگان صالح خویش را در همه جای زمین، حکومت دهد و سراسر گیتی را به آنان بسپارد. چنانچه می فرماید:
\”و لقد کتبنا فی الذبور من بعد الذکر انّ الارض یرثها عبادی الصالحون\”
\”و البته ما پس از ذکر در زبور نیز نگاشتیم که البته بندگان صالح من زمین را به ارث خواهند برد .\” (انبیاء/۱۰۵)