1 ـ «صاحب» در صحف ابراهیم(علیه السلام)
2 ـ «قائم» در زبور سیزدهم
3 ـ «قیدمو» در تورات به لغت ترکوم
4 ـ «ماشیع» (مهدى بزرگ) در تورات عبرانى
5 ـ «مهمید آخر» در انجیل
6 ـ «سروش ایزد» در زمزم زرتشت
مولا[یِ] جان ...سلام. صبح جمعه تان به خیر!!
در روز های بی شما بودن که خیری برای ما نیست؛ حداقل آرزوی خیر برای شما، کمی حالمان را بهتر می کند!! بگذار از خودم به نزد شما شکایت ببرم.
از آنچه هستم تا آنچه باید باشم،
آقای… که در همسایگی مسجد مقدس محدثین مغازه دارد برای مؤلف جریانی را نقل کرد و من از او خواستم آن را مکتوب به من بدهد و ایشان هم آن قضیه را این چنین نوشت: عصر روز سه شنبه در تاریخ ۱۸/۲/۸۴ ساعت ۱۷:۳۰ به قصد رفتن به بانک از خیابان کنار مسجد محدثین عبور می کردم.
مقدمه :
طلیعه بزرگ مردان تاریخ ، ریشه در اندیشههای پاک مادرانی دارند که در بوستان هستی خویش گلهای هدایت را میپرورانند . آنان بالندگی را از دامان سبز فرشتههایی آغاز کردند که آفرینش را گلباران عشق و عاطفه میکنند و شمع وجودشان را برای فردا و فرداهای بشریت به انتها میرسانند .
گفته نخست: مشهور میان شیعه امامیه آن است که حضرت صاحب الامر (علیه السلام) یگانه فرزند امام عسکری (علیه السلام) است و خداوند غیر از حضرت حجت، فرزندی به امام یازدهم عطا نکرده است. در باب ولادت حضرت بقیه الله روایات بسیاری در کتاب غیبت شیخ طوسی و در کتابهای رجالی و غیر رجالی موجود است که ما برخی از آنها را که مورد وثوق اکثر علمای شیعه است ذکر می کنیم.
در لغت عرب مولا و عبد دو معنای مقابل و لازم و ملزوم یکدیگرند و با استفاده از هم معنا می شوند . مانند هنگامی که بخواهیم رابطهی پدری و فرزندی را معنا کنیم – که قاعدتاً برای تبیین معنای هر یک باید از دیگری کمک گرفت - مولا کسی است که خواستهاش برخواست و میل غلام پیشی بگیرد و مقدم باشد . مولویت ، یعنی « آقایی کردن» برای عبد و بندهای که دست به خدمت مولای خویش است.
سوم شعبان مهدوی
در اعمال روز سوم شعبان ، دعایی نقل شده که خداوند را در آن به حق سیدالشهداء علیه السلام قسم میدهیم از جمله اوصافی که در ابتدای دعا دربارهی ایشان آمده چنین است :
برای حرکت قویتر در وادی رضا و تقویت روحیه ی تسلیم، پیش شرط مهم و اساسی، داشتن یقین به امام است. انسان اگر با جان و دل یقین داشته باشد که ذره ای ناپاکی و پلیدی و فریب در وجود امامش نیست، و آنچه از لبان معصوم خارج میشود عین صواب و سخن وحی است، دیگر برای پذیرش فرمان او احساس پس زدگی نمی کند. بلکه در محضر امام زانو می زند و از او طلب این یقین را دارد.
عصر یک جمعه دلگیر، دلم گفت بگویم بنویسم که چرا عشق به انسان نرسیده است؟چرا آب به گلدان نرسیده است؟چرا لحظهء باران نرسیده است؟ وهر کس که در این خشکی دوران به لبش جان نرسیده است، به ایمان نرسیده است و غم عشق به پایان نرسیده است.