وبلاگ مهدوی مهدی جانان (عج)

وبلاگ مهدوی مهدی جانان (عج)

تقدیم به ساحت مقدس حضرت صاحب الزمان روحی و ارواح العالمین له الفداء
وبلاگ مهدوی مهدی جانان (عج)

وبلاگ مهدوی مهدی جانان (عج)

تقدیم به ساحت مقدس حضرت صاحب الزمان روحی و ارواح العالمین له الفداء

جنگ های حضرت مهدی (عج) - بخش اول

 

از آن جا که هدف از قیام حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) برپایی  حکومت الهی در سراسر جهان و نابودی ستم و ستمگر در جهان است، طبعاً حضرت  برای دستیابی به این هدف، با دشوار یها و موانعی رو به رو خواهد شد که باید با انجام عملیات نظامی آن موانع را از سر را بردارد و کشورها را یکی پس از دیگری بگشاید تا بر شرق و غرب جهان چیره گردد و حکومت عدل الهی را در زمین پی ریزد. در این مقاله روایاتی در این باره را به نظر شما می رسانیم.

الف) پاداش مجاهدان و شهیدان 

چون هدف از جنگ ها در زمان حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)  نابودی مفسدان و ستمگران برای تشکیل حکومت اسلامی در جهان می باشد، شرکت در جنگ در رکاب حضرت قائم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) نیز از پاداشی چند  برابر برخوردار است؛ به گونه ای که اگر رزمنده ای یک نفر از دشمن را نابود  سازد، پاداش بیست و یا بیست و پنج شهید را دارد. اگر خود به فیض شهادت دست  یابد، پاداش بیست و پنج شهید نصیب او می گردد. (۱) هم چنین جانبازان و  زخمیان آن افزون بر مقامات معنوی از ارزش ویژه ای در دولت امام زمان (عجل  الله تعالی فرجه الشریف) برخوردارند و خانواده ی شهیدان نیز ارزش ویژه ای  دارند. امام باقر (علیه السلام) خطاب به شیعیان می فرمایدک « اگر شما چنان باشید که ما سفارش کرده ایم و از امر ما سرپیچی نکنید، اگر در آن حال کسی از شما پیش از ظهور قائم ما بمیرد، شهید خواهد بود و اگر حضرت را رک کند و در  رکاب او به شهادت برسد، پاداش دو شهید را دارد و اگر یکی از دشمنان ما را  بکشد، پاداش بیست شهید را خواهد داشت ». (۲) در این روایت، ارزش نابودی دشمن را به مراتب از شهید شدن بالاتر می  دارند، زیرا کشتن دشمنان، خشنودی خدا، آسایش بندگان و عزت اسلام را در پی  دارد؛ ولی رسیدن به فیض شهادت، شهید را به کمال می رساند. از این رو،  رزمندگان در جبهه باید بیش تر در اندیشه ی دشمن باشند، تا به شهادت رسیدن. اما باقر (علیه السلام) می فرماید: « شهادت در رکاب امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) پاداش دو شهید را دارد ». (۳) در کافی چنین آمده است: « رزمنده ی امام، اگر دشمن ما را بکشد، پاداش  بیست شهید را دارد و کسی که همراه قائم ما به شهادت برسد، پاداش بیست و پنج شهید برای اوست ». (۴) امیر مؤمنان (علیه السلام) درباره ی شیوه ی رفتار امام زمان (عجل الله  تعالی فرجه الشریف) با شهیدان و خانواده ی آنان می فرماید: « ( حضرت قائم  (عجل الله تعالی فرجه الشریف) پس از عملیات ) روانه کوفه می شود و در آن جا اقامت می گزیند… و هیچ شهیدی نمی ماند مگر آن که حضرت بدهی او را می  پردازد و برای خانواده اش حقوق و مستمری قرار می دهد ». (۵) این روایت نماینگر رسیدگی حضرت به خانواده ی شهیدان است. 

ب) تجهیزات جنگی 

به طور قطع نوع سلاحی که حضرت قائم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در  نبردهای به کار می گیرد با دیگر سلاح های آن روزگار تفاوت اساسی دارد و  واژه ی سیف که در روایات آمده است، شاید کنایه از اسلحه است نه این که مراد خصوص شمشیر باشد؛ زیرا اسلحه ی امام به گونه ای است که با به کارگیری آن  دیوارهای شهر فرو می ریزد یا شهر پودر شده، تبدیل به دود می گردد و دشمن با یک ضربه، همانند نمک آب شده، چون سرب ذوب می گردد. طبق روایتی، سلاح سربازان حضرت از آهن است؛ ولی چنان است که اگر بر کوه فرود آید، آن را به دو نیم می کند. شاید دشمن نیز از اسلحه اتش زا استفاده کند؛ زیرا که امام (علیه السلام)  لباسی را می پوشد که ضد گرماست و آن لباسی است که جبرئیل (علیه السلام) آن  را از آسمان برای ابراهیم (علیه السلام) آورد تا از آتش نمرود رهایی یابد و آن لباس در اختیار حضرت بقیه الله است و اگر چنین نبود- یعنی اسلحه و صعنت پیشرفته در اختیار دشمن نبود- شاید ضرورتی برای پوشیدن آن لباس وجود نمی  داشت. هر چند که شاید جنبه ی اعجاز آن منظور باشد. امام صادق (علیه السلام) می فرماید: « هنگامی که قائم ما قیام کند،  شمشیرهای نبرد فرود می اید، شمشیرهایی که بر هر کدام، نام و نام پدر یک  رزمنده نوشته شده است ». (۶) حضرت صادق (علیه السلام) درباره ی گروهی از یاران مهدی (عجل الله تعالی  فرجه الشریف) می فرماید: « یاران مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)  شمشیرهایی از آهن دارند؛ ولی جنس آن غیر از آهن است. اگر یکی از آنان با  شمشیر خود بر کوهی ضربه زند، آن را دو نیم می کند. حضرت قائم (عجل تعالی  فرجه الشریف) با آن سپاهیان و تجهیزات به جنگ هند، دیلم، کردها، رومیان،  بربر، فارس و بین جابرسا و جابلقا می رود ». (۷) وسایل دفاعی نیروهای مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) به گونه ای است  که اسلحه ی دشمن بر آنان کارگر نیست. امام صادق (علیه السلام) در این باره  می فرماید: « یاران مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) اگر با سپاهیانی که  بین شرق و غرب را فرا گرفته اند، درگیر شوند، آنان را در لحظه ای نابود می  کنند و هرگز سلاح دشمن در آنان تأثیر نمی کند ». (۸)ج) جهان گشایی امام برای نجات بشر
درباره ی عملیات نظامی حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و گشودن  شهرها و کشورها، روایات بر دو گونه است: بعضی روایات سخن از گشودن شرق و  غرب، جنوب و قبله و سرانجام همه جهان به میان آورده است و برخی روایات  دیگر، به گشودن سرزمین های معینی از جهان اشاره دارد. جای شک و تردید نیست که حضرت همه ی جهان را تحت سیطره و حکومت خود می  آورد؛ ولی این که چرا از بعضی شهرها نام برده شده است، شاید به لحاظ اهمیتی باشد که آن شهرها در آن روزگار پیدا خواهند کرد. این اهمیت برای این است  که انها از قدرت های آن روزگار به حساب می آیند و سرزمین هایی از جهان را  تحت نفوذ خود دارند یا آن سرزمین ها منطقه ی پهناوری هستند که بخش بزرگی از جمعیت را در خود جای داده اند و یا این که قبله ی آمال پیروان یکی از  مذاهب و ادیان می باشند؛ به طوری که اگر آن شهر سقوط کند، همه ی پیروان آن  آیین تسلیم می شوند یا به سبب اهمیت نظامی و استراتژیکی آن است؛ به طوری که با سقوط آن، عملیات دشمن مختل شده، زمینه برای تهاجم نیروهای حضرت فراهم  می گردد. برگزیدن شهر مکه به عنوان نقطه آغاز قیام، سپس برگزیدن عراق و کوفه به  عنوان مرکزیت سیاسی- نظامی حکومت و حرکت به سوی شام و گشودن بیت المقدس،  شاید تأییدی بر این سخن باشد؛ زیرا امروزه اهمیت سیاسی، مذهبی و نظامی این  سه سرزمین بر کسی پوشیده نیست. دسته ی اول از روایات درباره ی تسلط حضرت بر سراسر جهان است که برخی عبارتند از: حضرت رضا(علیه السلام) از پدرانش نقل می کند که پیامبر اکرم (صلی الله  علیه و آله و سلم) فرمود: « وقتی مرا به معراج بردند… عرض کردم:  پروردگارا! آیا اینان ( امامان ) پس از من جانشینان من خواهند بود؟ ندا  آمد: ای محمد! آری، اینان دوستان و برگزیدگان و حجت های من پس از من بر  بندگانم می باشند و جانشینان و بهترین بندگانم پس از تو خواهند بود. به عزت و جلالم سوگند، دین و آیینم را به وسیله ی انان به افراد بشر غالب می سازم و کلمه ی الله را به وسیله ی آنان برتری می بخشم و به وسیله ی آخرین انان، زمین را از وجود سرکشان و گنهکاران پاک می کنم و فرمانروایی شرق و غرب را  به او می دهم ». (۹) در تفسیر آیه ی شریفه ( الَّذِینَ إِنْ مَکَّنَّاهُمْ فِی الْأَرْضِ  أَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّکَاةَ؛ (۱۰) آنان که اگر در زمین  حاکمشان گردانیم، نماز را به پا می دارند و زکات می دهند ). امام باقر  (علیه السلام) فرمود: « این آیه مربوط به آل محمد (صلی الله علیه و آله و  سلم) و آخرین امامان است. خداوند شرق و غرب زمین را در اختیار و نفوذ حضرت  مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و یارانش قرار می دهد ». (۱۱) رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) می فرماید: « مهدی از فرزندان من است و به دست او خداوند شرق و غرب زمین را می گشایدم. (۱۲) رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) می فرماید: « هنگامی که حضرت مهدی  (عجل الله تعالی فرجه الشریف) ظهور کند، خداوند دین را به جایگاه اصلی اش  باز می گرداند و پیروزی های درخشانی برای او و به دست او انجام می دهد. در  آن روزگارکسی بر روی زمین نمی ماند، مگر آن که مسلمان باشد و کلمه ی لا إله إلا الله را بر زبان داشته باشد ». (۱۳) امام باقر (علیه السلام) می فرمایدک « حضرت قائم از ماست و گسترش فرمانروایی آن حضرت شرق و غرب را فرا می گیرد ». (۱۴) نیز می فرماید: « هنگامی که قیام حضرت قائم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) خداوند اسلام را بر همه ی ادیان پیروز می کند ». (۱۵) از پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) نقل شده است: « حضرت مهدی (عجل  الله تعالی فرجه الشریف) لشکرانش را به سراسر زمین گسیل می دارد ». (۱۶) رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) می فرماید: « اگر از زندگانی و  پایان دنیا جز یک روز باقی نمانده باشد، … خداوند مهدی (عجل الله تعالی  فرجه الشریف) را می فرستد و به وسیله ی او، عظمت را به دین باز می گرداند و پیروزی های درخشانی برای او و به دست او انجام می دهد. در آن روزگار کسی  بر کره ی خاکی نیست جز آن که ذکر لا إله إلا الله بر زبان دارد ». (۱۷) جابر بن عبدالله انصاری می گوید: رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)  می فرمود: « ذوالقرنین، بنده ای شایسته بود که خداوند، او را بر بندگانش  حجت قرار داد. وی قوم خود را به سوی خدا دعوت کرد و به تقوا دستور داد؛ ولی آنان بر سرش ضربه ای زدند و او مدتی از آنان پنهان شد؛ به طوری که آنان  گمان بردند که مرده است. پس از مدتی نزد قومش بازگشت؛ ولی باز بر سمت دیگر  سرش ضربه ای زدند. در میان شما شخصی است که به سنت رفتار می کند. خدای عزوجل، برای  ذوالقرنین در زمین اقتداری فراهم آورد و از هر چیز، وسیله ای برای او قرار  داد و او را به شرق و غرب جهان رساند. خداوند متعال، رفتار و روش او را  پیرامون امام غائب (علیه السلام)- که از فرزندان من است- جاری می کند و او  را به شرق و غرب زمین می رساند و هیچ آبگاه و منزلی در کوه و بیابان باقی  نمی ماند که ذوالقرنین بر آن گام نهاده باشد، جز آن که او گام می نهد.  خداوند برای او گنج ها و معادن زمین را آشکار می سازد و با ایجاد ترس در دل دشمن، او را یاری می دهد و زمین را به وسیله ی او پر از عدل و داد می کند؛ چنان که قبل از قیام پر از جور و ستم شده است ». (۱۸) دسته دیگری از روایات به گشودن شهرهای مخصوصی اشاره دارد که به گفتن چند روایت در این زمینه بسنده می کنیم: امیرمؤمنان (علیه السلام) درباره ی حرکت مهدی (عجل الله تعالی فرجه  الشریف) به سوی شام می فرماید: « به دستور حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه  الشریف)، امکانات حمل و نقل لشکریان فراهم می شود. پس از این فرمان، چهار  صد کشتی ساخته می شود و در کنار ساحل عکا پهلو می گیرند. از سویی، کشور روم با صد صلیب- که همراه هر صلیب ده هزار نفر نیرو است- بیرون می ایند و با  نیزه ها ( و سلاح ) خود طرسوس را می گشایند. حضرت با سپاهیانش به آن جا می  رسند و از آنان به قدری می کشند که آب فرات تغییر رنگ می دهد و ساحل از  اجساد آنان، بوی تعفن می گیرد. ( با شنیدن این خبر ) کسانی که در کشور روم  مانده اند، به انطاکیه می گریزند ». (۱۹) امام صادق (علیه السلام) می فرماید: « هنگامی که حضرت قائم قیام کند…  لشکری به قسطنطنیه می فرستد. چون آنان به خلیج برسند، جمله ای بر روی پاهای خود می نویسند و از روی آب می گذرند ». (۲۰) رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) می فرماید: « اگر از دنیا جز یک  روز نماند، به طور حتم، خداوند مردی از عترت مرا می فرستد که همنام من است و پیشانی او می درخشد، او قسطنطنیه و جبل دیلم را می گشاید ». (۲۱) حذیقه می گوید: « قسطنطنیه، دیلم و طبرستان گشوده نمی شود، مگر به دست مردی از بنی هاشم ». (۲۲) امام باقر (علیه السلام) می فرماید: « هنگامی که حضرت قائم قیام کند،  قسطنطنیه، چین(۲۳) و کوه های دیلم را گشوده؛ مدت هفت سال فرمانروایی می کند  ». (۲۴) امیر مؤمنان (علیه السلام) می فرماید: « حضرت مهدی و یارانش حرکت می کنند تا این که وارد قسطنطنیه می شوند و به جایی که پادشاه روم سکونت دارد می  روند و سه گنج را از آن جا بیرون می اورند؛ گنجی از جواهرات، گنجی از طلا، و گنجی از نقره، آن گاه حضرت اموال و غنیمت ها را بین لشکریان تقسیم می کند  ». (۲۵) امام باقر (علیه السلام) می فرماید: « حضرت قائم، سه پرچم را برای (  عملیات در ) سه نقطه آماده می سازد؛ پرچمی را به قسطنطنیه (۲۶) گسیل می  دارد و خداوند آن جا را برای او می گشاید؛ پرچم دیگری را برای چین می فرستد و آن جا نیز برای حضرت گشوده می گردد و پرچم سوم را برای کوه های دیلم  (۲۷) می فرستد و آن جا به تصرف نیروهایش در می آید ». (۲۸)  

ادامه دارد ... 

پی‌نوشت‌ها:

1- کافی، ج۲، ص ۲۲۲٫  

2- عن أبی جعفر (علیه السلام) فی حدیث أنه قال للشیعه: « إذا کنتم کما  أوصیناکم و لم تدوه إلی غیره، فمات منکم میت قبل أن یخرج قائمنا کان  شهیداً. ومن أدرک منکم قائمنا فقتل معه کان له أجر عشرین شهیداً ». طوسی،  امالی، ج۱، ص ۲۳۶؛ بشارة المصطفی، ص ۱۱۳؛ اثبات الهداة، ج۳، ص ۵۲۹؛ بحار  الانوار، ج۵۲، ص ۱۲۳، ۳۱۷٫  

3- عن أبی جعفر (علیه السلام) :« … و الشهید معه- له- شهادتان ».  اثبات الهداة، ج۳، ص ۴۹۰؛ ر.ک: طوسی، امالی، ج۱، ص ۲۳۶؛ برقی، محاسن، ص  ۱۷۳؛ نورالثقلین، ج۵، ص ۳۵۶٫  

۴- عن أبی جعفر (علیه السلام) :« … و من أدرک قائمنا فخرج معه فقتل  عدونا. کان له مثل أجر عشرین شهیداً ». کافی، ج۲، ص ۲۲۲، بحار الانوار،  ج۵۲، ص ۱۲۳٫  

5- قال علی(علیه السلام) :« … ثم یقبل إلی الکوفة، فیکون منزله بها، و لا یقتل قتیل إلا قضی عنه دینه. و أالحق عیاله فی العطاء ». عیاشی، تفسیر، ج۲، ص ۲۶۱؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص ۲۲۴ 

۶- عن أبی عبدالله (علیه السلام) :« إذا اقام القائم (عجل الله تعالی  فرجه الشریف) نزلت سیوف القتال، علی کل سیف اسم الرجل و اسم أبیه ».  نعمانی، غیبة، ص ۲۴۴؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص ۳۶۹؛ اثبات الهداة، ج۳، ص ۵۴۲٫  

۷- عن أبی عبدالله (علیه السلام) :« … لهم سیوف من حدید، غیر هذا  الحدید، لو ضرب أحدهم بسیفه جبلاً لقده حتی یفصله، یغزو بهم الإمام (علیه  السلام) الهند و الدیلم و الکرد و الروم و بربر و فارس، و بین جابرسا إلی  جابلقا ». بصائر الدرجات، ص ۱۴۱؛ اثبات الهداة، ج۳، ص ۵۲۳؛ تبصرة الولی، ص  ۹۷؛ بحار الانوار، ج۲۷، ص ۴۱ و ج۵۴، ص ۳۳۴ و ۵۲، ص ۲۲۷٫  

۸- عن أبی عبدالله (علیه السلام) :« … لو أنهم وردوا علی ما بین  المشرق و المغرب من الخلق لأفنوهم فی ساعة واحدة، لا یختل فیهم الحدید ».  بصائر الدرجات، ص ۱۴۱؛ اثبات الهداة، ج۳، ص ۵۲۳؛ تبصرة الولی، ص ۹۷؛ بحار  الانوار، ج۲۷، ص ۴۱ و ج۵۲، ص ۳۳۴٫  

۹- عن الرضا (علیه السلام) قال رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم)  :« لما عرج بی إلی السمائ… فقلت یا رب؛ هولاء أوصیائی بعدی؟ فنودیت یا  محمد؛ هؤلاء أولیائی و أحبائی و أصفیائی. و حججی بعدک علی بریتی و هم  أوصیاؤک و خلفاؤک و خیر خلقی بعدک. و عزتی و جلالی لأظهرن بهم دینی، و  لأعلین بهم کلمتی، و لأظهرن الأرض بآخرهم من أعدائی، و لأملکمه مشارق الأرض و مغاربها ». کمال الدین، ج۱، ص ۳۶۶؛ عیون أخبار الرضا، ج۱، ص ۲۶۲؛ بحار  الأنوار، ج۱۸، ص ۳۴۶٫   

10- حج (۲۲) ایه ۴۱٫   

11- عن أبی جعفر: فی قوله: ( الَّذِینَ إِنْ مَکَّنَّاهُمْ فِی  الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّکَاةَ )؛ « فهذه- آل محمد  (صلی الله علیه و آله و سلم) إلی آخر الأئمة و المهدی و أصحابه یملکهم الله مشارق الأرض و مغاربها ». تفسیر برهان، ج۲، ص ۹۶؛ ینابیع الموده، ص ۴۲۵؛  بحار الانوار، ج۵۱، ص ۱٫  

۱۲- احقاق الحق، ج۱۳، ص ۲۵۹؛ ینابیع الموده، ص ۴۸۷؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص ۳۷۸؛ الشیعه و الرجعه، ج۱، ص ۲۱۸٫   

13- عنه (صلی الله علیه و آله و سلم) : « … یرد الله به الدین، و یفتح له فتوحاً، فلا یبقی علی وجه الأرض إلا من یقول: لا إله إلا الله ». عقد  الدرر، ص ۲۲۲؛ فرائد فوائد الفکر، ص۹٫ 

14- عن أبی جعفر (علیه السلام) :« القائم منا… یبلغ سلطانه المشرق و  المغرب… ». کمال الدین، ج۱، ص ۳۳۱؛ الفصول المهمه، ص ۲۸۴؛ اسعاف  الراغبین، ص ۱۴۰٫  

۱۵- عنه (علیه السلام) :« إن الإسلام یظهره الله علی جمیع الأدیان عند قیام القائم (علیه السلام) ». ینابیع الموده، ص ۴۲۳٫ ۱۶- النبی (صلی الله علیه و آله و سلم) :« و یبعث جنوده فی الآفاق ». القول المختصر، ص ۲۳٫  

۱۷- عن النبی (صلی الله علیه و آله و سلم) :« لو لم یبق من الدنیا…  یرد الله به الدین و یفتح له فتوحاً، فلا یبقی علی الأرض، إلا من یقول: لا  إله إلا الله ». عیون أخبار الرضا، ص ۶۵؛ احقاق الحق، ج۱۳، ص ۳۴۶؛ الشیعة و الرجعة، ج۱، ص ۲۱۸٫  

۱۸- عن جابر بن عبدالله الانصاری، قال:سمعت رسول الله (صلی الله علیه و  آله و سلم): یقول: « إن ذاالقرنین کان عبداً صالحاً جعله الله عزوجل حجه  علی عباده، فدعا قومه إلی إلیه، و أمرهم بتقواه، فضربوه علی قرنه، فغاب  عنهم زماناً حتی قیل: مات أو هلک بأی وادٍ لسک؟ ثم ظهر و رجع إلی قومه،  فضربوه علی قرنه، الاخر و فیکم من هو علی سنته، و إن الله عزوجل مکن لذی  القرنین فی الأرض، و جعل له من کل شیء سبباً، و بلغ المغرب والمشرق، و إن  تبارک و تعالی سیجری سنته فی القائم من ولدی، فیبلغه شرق الأرض و غربها،  حتی لا یبقی سهل و لا موضع من سهل و لا جبل وطئه ذوالقرنین إلا وطئه و یظهر الله عزوجل له کنوز الأرض و معادنها، و ینصره بالرعب، فیملأ الأرض عدلاً.  قسطا کما ملئت جوراً و ظلماً ». کمال الدین، ج۲، ص ۳۹۴؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص  ۳۲۳، ۳۳۶؛ الشیعة و الرجعة، ج۱، ص ۲۱۸؛ ر.ک: ابن حماد، فتن، ص ۹۵؛ صراط  المستقیم، ج۲، ص ۲۵۰، ۲۶۲؛ مفید، ارشاد، ص ۳۶۲؛ اعلام الوری، ص ۴۳۰٫  

۱۹- عن أمیر المؤمنین (علیه السلام) :« فی قصه المهدی و فتوحاته، و  رجوعه إلی دمشق، قال: « ثم یأمر المهدی (علیه السلام) بإنشاء مراکب، فینشأ  أربعمائة سفینة فی ساحل عکا، و تخرج الروم فی مائة صلیب، تحت کل صلیب عشرة  آلاف، فیقیمون علی طرطوسی و فتحونها بأسنه الرماح، ویوافیهم المهدی (علیه  السلام) فیقتل من الروم حتی یتغیر ماء الفرات بالدم، و تنتن حافتاه بالجیف، و تنهزم ( من فی ) الروم. فیلحقون بأنطاکیة… ». ابن حماد، فتن، ص ۱۱۶؛  عقد الدرر، ص ۱۸۹٫  

۲۰- عن الصادق (علیه السلام) :« … إذا قام القائم… و یبعث جنداً إلی القسطنطنیة، فإذا بلغوا إلی الخلیج کتبوا علی آقدامهم شیئاً و مشوا علی  الماء ». بحار الانوار، ج۵۲، ص ۳۶۵٫  

۲۱- قال رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم):« لو لم یبق من الدنیا  إلا یوم، لبعث الله فیه رجلاً من عترتی یواطئ اسمه اسمی براق الجبین، یفتح  القسطنطنیه و جبل الدیلم ». فردوس الاخبار، ج۳، ص ۸۳؛ شافعی، بیان، ص ۱۳۷؛  احقاق الحق، ج۱۳، ص ۲۲۹ و ج ۱۹، ص ۶۶۰٫  

۲۲- حذیقة: « لا یتفح السقطنطنیة و لا الدیلم و لا طبرستان إلا رجل من بنی هاشم ». ابن ابی شیبه، مصنف، ج۱۳، ص ۱۸٫ ۲۳- صین ( چین ) به بخش هایی از آسیای شرقی گفته می شود و شامل شوروی  سابق، هند، نپال، برمه، ویتنام، ژاپن و دریای چین و کره می شود ( المنجد فی الأعلام ).  

۲۴- عن الباقر (علیه السلام) :« إذا قام القائم (علیه السلام) سار ذلی  الکوفه… و یفتح القسطنطنیه و الصین و جبال الدیلم، فیمکث علی ذلک سبعه  سنین ». بحار الانوار، ج۵۲، ص ۳۳۹؛ احقاق الحق، ج۱۳، « کل سنه عشر سنین من  سنیکم هذه ». ص ۳۵۲؛ الشیعة و الرجعه، ج۱، ص ۴۰۰٫  

۲۵- قال علی (علیه السلام) :« إن المهدی (علیه السلام) یسیر هو و من  معه، فینزل قسطنطنیه فی محل ملک الروم، فیخرج منها ثلاث کنوز، کنزل من  الجواهر، و کنز من الذهب و کنز من الفضه، ثمیقسم المال علی عساکره ».  الشیعة و الرجعة، ج۱، ص ۱۶۲٫  

26- قسطنطنیه شهری در ترکیه است، که رد قرن هفتم قبل از میلاد ساخته شده و مدتی پایتخت امپراتوری روم بوده است؛ معجم البلدان، ج۴، ص ۳۴۷؛ اعلام  المنجد، ص ۲۸٫  

۲۷- دیلم نام سرزمینی در بخش کوهستانی گیلان که در شمال قزوین قرار  گرفته است؛ معجم البلدان، ج۱، ص ۹۹؛ اعلام المنجد، ص ۲۲۷؛ برهان قاطع، ج۱، ص  ۵۷۰٫  

۲۸- عن الباقر (علیه السلام) :« ثم یعقد بها القادم ثلاثل رایات، لواءً  إلی القسطنطنیه یفتح الله له. و لواءً إلی الصین فیفتح له، و لواء إلی جیال الدیلم فیتفتح له ». اثبات الهداة، ج۳، ص ۵۸۵؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص ۳۸۸؛  ر.ک: بحار الانوار، ج۵۴، ص ۳۳۲، حدیث های شماره: ۱، ۶، ۱۱، ۱۴، ۱۷، ۱۸، ۱۹،  ۳۴، ۳۵، ۳۶، ۴۶٫  

  

منبع : طبسی، نجم الدین؛ (۱۳۸۵)، دولت موعود، قم: مؤسسه بوستان کتاب (مرکز چاپ و نشر دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم )، چاپ ششم
منبع ما:http://www.mouoode.ir/

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد