در بسیاری از روایات مروبط به حوادث نزدیک به ظهور امام عصر(عجلاللهتعالیفرجه) از حادثهای خونبار در مکانی به نام «زوراء» یاد شده است. «زوراء» در لغت به معنای چیزی است که کجی و خمیدگی داشته باشد.
در مورد اینکه مقصود از «زوراء» کجاست؟ دو نظر عمده وجود دارد:
1. بسیاری بر این باورند که منظور از زوراء شهر طهرانِ (تهران) کنونی است. این مطلب از طریق روایات معتبر قابل اثبات است:
«معاویه بن وهب روایت کرده: امام صادق(علیهالسّلام) به شعرى از «ابن ابى عقب» تمثّل جست که گوید:
وَ یَنْحَرُ بِالزَّوْرَاءِ مِنْهُمْ لَدَى الضُّحَى
ثَمَانُونَ ألْفاً مِثْلَ مَا تَنْحَرُ الْبَدَن
یعنى در هنگام ظهر در «زوراء» هشتاد هزار تَن از آنها چون شتر قربانى میشوند؛ سپس به من فرمود: زوراء را مىشناسى؟ من عرض کردم: قربانت شوم، میگویند: زوراء همان بغداد است! فرمود: نه، سپس فرمود: آیا به «رى» رفتهاى؟ عرض کردم: آرى، فرمود: بازار چهارپایان رفتهاى؟ عرض کردم: آرى: فرمود: آن کوه سیاه را که در طرف راست جاده است دیدهاى؟ همانجا زوراء است که هشتاد هزار از ایشان ـ که هشتاد نفرشان از فرزندان فلان هستند و همه آنها شایسته خلافت هستند ـ در آنجا کشته شوند».[۱]
بر اساس این روایت «زوراء» نام مکانی است در نزدیکی کوه ری (ری از مناطق معروف در مرکز ایران است) و مقصود از آن حادثه، اتّفاقی است که در آخر الزمان در آن نقطه صورت میگیرد.[2]
2. در مقابل، عدّهای با استناد به بعضی روایات[3] مقصود از زوراء را شهر بغداد دانستهاند که در عراق واقع است. سپس در مورد حادثهای که امامان معصوم(علیهمالسلام) از آن خبر دادهاند، دچار اختلاف شدهاند:
به اعتقاد عدّهای، مقصود جنگی است که در زمان مأمون عبّاسی در آنجا اتّفاق افتاد و بسیاری از «بنیالعبّاس» در آن کشته شدند. [4]
برخی دیگر مقصود از این حادثه را حمله مغول به بغداد دانستهاند؛ علامه حلّی در کشف الیقین از پدر خود قضیهای را نقل میکند: «سبب اینکه مردم حلّه، کوفه و مشهدین شریفین از حمله مغول در امان ماندند، این بود که پدرم قبل از سقوط بغداد، نامهای به هولاکو نوشت مبنی بر اینکه حاضر به مصالحه با مغول و تسلیم در برابر آنهاست. بعد از آن به درخواست هولاکو به دربار او رفت. هولاکو پرسید: به چه سبب قصد تسلیم شدن دارید؟ ایشان جواب دادند: چون امیرالمومنین(علیهالسلام) در خطبه مفصّلی حمله مغول به بغداد و فتح آنرا پیشبینی فرمودهاند. سپس تمام خطبه را برای هولاکو قرائت کرد و هولاکو امان نامهای برای او نوشت».[5]
در این خطبه در مورد شهر زوراء بحث شده و برداشت پدر علامه از این روایت، بغداد بوده است.
قول اوّل با توجّه به صحّت سند روایت و وجود آن در کتاب کافی شریف، قابل پذیرش است.
بنابراین: شهر تهران همان زوراء است و این شهر، مقارن قیام امام زمان(عجّلاللهتعالیفرجهالشریف) مورد هجوم دشمنان قرار میگیرد؛ همچنان که نعمانی هم در ضمن روایتی از کعب الاحبار، حمله به زوراء را از نشانههای ظهور دانسته است.[6]
حال، این مورد هجوم قرار گرفتن این شهر در آخرالزمان را به دو صورت میتوان تصوّر نمود:
الف) ابتدا اینکه بگوییم مقارن با ظهور حضرت حجّت(علیهالسلام) این شهر از ظلم و جور پر شده و مردم آن، دیگر در صراط مستقیم نبوده و پیرو راه اهلبیت(علیهمالسلام) نیستند، پس یک نفر قیام میکند و به جنگ با آنها میرود.
ب) برداشت دوّم هم این است که؛ از جمله علائم ظهور، این است که تمام دنیا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوراً (یعنی از ظلم و ستم، پر میشود) و این یکپارچگی در ظلم و جور، باعث هجوم همه جانبه به این سرزمین میشود. سرزمینی که داعیه حفظ سنّت رسول خدا و اهلبیت(علیهمالسلام) و پیروی از آن حضرات را دارد.
با توجّه به وضعیّت فعلی کشور ما (علیرغم وجود انحرافها، ظلمها و بی عدالتیها)، آنچه به ذهن سلیم و به دور از شبهات و تعصّبات، متبادر میشود، برداشت دوم است؛ چون این اتّفاق از جمله اتّفاقات قبل از ظهور است و از سوی دیگر، اعتقاد به مهدویّت، غیبت و ظهور، بیشتر از هر جایی، در این سرزمین وجود داشته و روز به روز بارورتر میشود. پس اینکه بگوییم معتقدین به غیبت امام زمان(عجّلاللهتعالیفرجهالشریف) در هنگامه ظهور آن حضرت، به این شهر که مملوّ از عقاید باطل است، حمله کرده و آن را نابود میکنند، معنا نخواهد داشت، زیرا این معتقدین، امروز ساکنین همین شهر هستند. مگر اینکه بگوییم در آینده این عقیده ناب، جای خود را به عقاید منحرف داده و این شهر هم مملوّ از ظلم و جور میشود که از فرا رسیدن چنین روزی به خدا پناه میبریم.
بعداً نوشت:
اخیراً نیز در نوشتهها و مقالات به ظاهر علمی، سعی شده با استناد به روایاتی عامی[7] (روایاتی که در کتب اهل سنّت موجودند) برای شهر زوراء و ساکنان آن و علّت ویرانی آن، مطالبی را اثبات کنند. به عنوان مثال: آنرا مأمن دشمنان اهل بیت(علیهمالسلام) و دار الفاسقین دانستهاند و حتّی برای ساختمانهای آن نیز نشانههایی را بیان کردهاند! [8]
البته این عدّه با نیّت خیرخواهانه دست به انتشار این روایات ضعیف میزنند و شاید میخواهند با ارائه نشانههای دقیق، مردم را به فکر خطرات و آفات آخر الزمان بیاندازند، امّا غافل از اینکه هدف، توجیهکننده عمل نیست.
پی نوشت ها:
[1]. الکافی (ط - الإسلامیة)، ج8، ص: 178: عَنْ مُعَاوِیَةَ بْنِ وَهْبٍ قَالَ: تَمَثَّلَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع بِبَیْتِ شِعْرٍ لِابْنِ أَبِی عَقِبٍ وَ یُنْحَرُ بِالزَّوْرَاءِ مِنْهُمْ لَدَى الضُّحَى ثَمَانُونَ أَلْفاً مِثْلُ مَا تُنْحَرُ الْبُدْنُ...؛ الروضة من الکافی / ترجمه رسولى محلاتى، ج1، ص: 259.
[2]. مجمع البحرین، ج3، ص: 320.
[3]. الأمالی (للطوسی) ص 199؛ المجلس السابع- بحار الانوار: 14/ 210، حدیث 7: « امام باقر(علیه السّلام) مىفرماید: هنگامى که امیرالمومنین از پیکار با خوارج برمىگشت، از شهر "زوراء" گذشت و به مردم فرمود: راه بروید و از این شهر دور شوید؛ چون فرو رفتن آن سریعتر از فرو رفتن میخ، در آرد الک شده است...»
[4]. القاموس المحیط، ج 1، ص 567 (زور)- معجم البلدان، ج3، ص: 155.
[5]. کشف الیقین فی فضائل أمیر المؤمنین، ص81: فقال له والدی إنما أقدمنا على ذلک لأنا رُوِّینَا عَنْ إِمَامِنَا عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ ع أَنَّهُ قَالَ:« فِی بَعْضِ خُطَبِهِ: الزَّوْرَاءُ وَ مَا أَدْرَاکَ مَا الزَّوْرَاءُ أَرْضٌ ذَاتُ أَثْلٍ... یَتَّخِذُهَا وُلْدُ الْعَبَّاسِ مَوْطِناً وَ لِزُخْرُفِهِمْ مَسْکَناً... لَا یَأْتَمِرُونَ بِمَعْرُوفٍ إِذَا عَرَفُوهُ وَ لَا یَتَنَاهَوْنَ عَنْ مُنْکَرٍ إِذَا أَنْکَرُوهُ یَکْتَفِی الرِّجَالُ مِنْهُمْ بِالرِّجَالِ وَ النِّسَاءُ بِالنِّسَاءِ فَعِنْدَ ذَلِکَ الْغَمُّ الْغَمِیمُ وَ الْبُکَاءُ الطَّوِیلُ وَ الْوَیْلُ وَ الْعَوِیلُ لِأَهْلِ الزَّوْرَاءِ مِنْ سَطَوَاتِ التُّرْکِ وَ مَا هُمْ التُّرْکُ قَوْمٌ صِغَارُ الْحَدَقِ وُجُوهُهُمْ کَالْمَجَانِّ الْمُطْرَقَةِ لِبَاسُهُمُ الْحَدِیدُ... لَا یَمُرُّ بِمَدِینَةٍ إِلَّا فَتَحَهَا...»
[6]. الغیبة للنعمانی، النص، ص: 147: عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ ضَمْرَةَ عَنْ کَعْبِ الْأَحْبَارِ أَنَّهُ قَال: إِنَّ الْقَائِمَ مِنْ وُلْدِ عَلِیٍّ ع لَهُ غَیْبَةٌ کَغَیْبَةِ یُوسُفَ وَ رَجْعَةٌ کَرَجْعَةِ عِیسَى ابْنِ مَرْیَمَ ثُمَّ یَظْهَرُ بَعْدَ غَیْبَتِهِ مَعَ طُلُوعِ النَّجْمِ الْأَحْمَرِ وَ خَرَابِ الزَّوْرَاءِ وَ هِیَ الرَّیُّ وَ خَسْفِ الْمُزَوَّرَةِ وَ هِیَ بَغْدَادُ وَ خُرُوجِ السُّفْیَانِیِّ وَ حَرْبِ وُلْدِ الْعَبَّاسِ مَعَ فِتْیَانٍ أَرْمِینِیَّةٍ وَ آذَرْبِیجَانَ تِلْکَ حَرْبٌ یُقْتَلُ فِیهَا أُلُوفٌ وَ أُلُوفٌ کُلٌّ یَقْبِضُ عَلَى سَیْفٍ مُحَلَّى تَخْفِقُ عَلَیْهِ رَایَاتٌ سُودٌ تِلْکَ حَرْبٌ یَشُوبُهَا الْمَوْتُ الْأَحْمَرُ وَ الطَّاعُونُ الْأَغْبَر- ابن عقده کوفى متوفّی 332 ق در کتاب فضائل أمیر المؤمنین علیه السلام، ص: 104 آنرا نقل کرده.
[7]. مانند این روایت: الهدایة الکبرى، ص:398 و402:« قَالَ الْمُفَضَّلُ: یَا سَیِّدِی کَیْفَ تَکُونُ دَارُ الْفَاسِقِینَ الزَّوْرَاءَ فِی ذَلِکَ الْیَوْمِ وَ الْوَقْتِ قَالَ: فِی لَعْنَةِ اللَّهِ وَ سَخَطِهِ وَ بَطْشِهِ تُحْرِقُهُمُ الْفِتَنُ وَ تَتْرُکُهُمْ حُمَماً الْوَیْلُ لَهَا وَ لِمَنْ بِهَا کُلُّ الْوَیْلِ مِنَ الرَّایَاتِ الصُّفْرِ وَ مِنْ رَایَاتِ الْغَرْبِ وَ مِنْ کَلْبِ الْجَزِیرَةِ وَ مِنَ الرَّایَةِ الَّتِی تَسِیرُ إِلَیْهَا مِنْ کُلِّ قَرِیبٍ وَ بَعِیدٍ وَ اللَّهِ لَیَنْزِلَنَّ فِیهَا مِنْ صُنُوفِ الْعَذَابِ مَا لَا عَیْنٌ رَأَتْ وَ لَا أُذُنٌ سَمِعَتْ بِمِثْلِهِ وَ لَا یَکُونُ طُوفَانُ أَهْلِهَا إِلَّا السَّیْفَ، الْوَیْلُ عِنْدَ ذَلِکَ کُلُّ الْوَیْلِ لِمَنِ اتَّخَذَهَا مَسْکَناً فَإِنَّ الْمُقِیمَ بِهَا لِشَقَائِهِ وَ الْخَارِجَ مِنْهَا یَرْحَمُهُ اللَّهُ.»
[8]. مانند روایتی که تنها در منتخب التواریخ عبدالقادر بدائونی (متوفی۱۰۲۴ق) آمده و سندی ندارد: منتخب التواریخ ص 875: تهران به حدی میرسد که کاخهایش شبیه کاخهای بهشتی میشود و زنانش چون حورالعین میگردند. لباسهای کافران را میپوشند، خود را به شکل مستکبران در میآورند، بر زینها سوار میشوند ، به همسران خود تمکین نمیکنند و درآمد شوهرانشان کفاف نمیدهد. از آنها به قله کوه فرار کنید و مانند روباهی که بچههای خود را برداشته و از لانهای به لانه دیگر میگریزد ، کودکان خود را برداشته، از پناهگاهی به پناهگاه دیگر بگریزید ...
منبع ما:http://gole-zahra.blogfa.com/
سلام و خسته نباشی
بسیار جالب بودتا حالا نشنیده بودم
موفق باشی...