پدر و مادرم فدای آن گروه که از نظر شمارش و تعداد اندک هستند (ولی در شکوه و عظمت بسیار) و نام آنها در روی زمین ناشناخته است ...
شرافت دیدار از کجاست تا به کجا؟
تجربه زندگی؛ انبیاء و امامان معصوم (ع) را جوامع پیش از ما داشته است. مردم در قرون گذشته گاه با آدم، نوح، ابراهیم، موسی، عیسی، خاتمالانبیاء، امام علی و سایر اولیاء خداوند (س) زیست کرده و به حسب ظاهر برخوردی چهره به چهره با آن انبیاء و اوصیاء الهی داشتهاند.
اینک ما امّت حضرت خاتم الأوصیاء (علیهم السّلام) به دور از امام و ولیّ خدا، به سر میبریم، و به دور از دیدار و حضرتش زندگی را به سر میبریم. نه تنها ما در امروز که از دیرباز همه آشنایان به ساحت آن ولیّالله الأعظم (عج)، خواهان ارتباط وثیق با آن حضرت بودهاند. این درخواست از جانب انبیاء الهی بوده که به لقاء این ولیّ أعظم نائل آیند.
در این فراز از بحث، مناسب است، تا که گوشهای از درخواست ائمّه اطهار (ع) را داشته باشیم که از درگاه خداوند درخواست دیدار آن عزیز را داشته و مورد توجّه قرار دهیم. این اشارات قطرهای از دریای واقعیّتی است که اولیای الهی همیشه خواهان دیدار امام عصر (عج) و طالب وصال آن واصل بالله تبارک و تعالی بودهاند. اینک به برخی از این درخواستهای شورانگیز، اشارهای گذرا خواهیم داشت:
1. پیامبر رحمت، حضرت محمّد مصطفی (ص)، از دیدار انوار ائمّه اطهار(ع) در شب معراج خبر داده و در شأن حضرت قائم (عج) اینگونه میفرماید:
«... وَ الحُجَّةُ القائمِ، کَاَنَّهُ کَوْکَبٌ دُرِّیٌّ فِی وَسَطِهِمْ»؛[1]
و حجّت قائم را دیدم که همچون ستارهای پرنور در میان ایشان (ائمّه اطهار (ع)) میدرخشید.
آنگاه از جانب ربّ العالمین پیامبر اکرم (ص) اینگونه مورد خطاب قرار گرفت که:
«یا مُحَمَّد، اَحْبِبْهُ! فَاِنّی اُحِبُّهُ، وَ اُحِبُّ مَنْ یُحِبُّهُ»؛[2]
ای محمّد! او را دوست بدار؛ همانا که من او، و دوستداران او را دوست میدارم.
میبینید که نه تنها پیامبر اسلام خود مأمور به محبّت به ساحت قدس خاتمالاوصیاء مهدی امّت (عج) شدهاند بلکه از جانب ربّالارباب باخبر شدند که دوستداران ایشان را هم خداوند متعال مورد محبّت ویژه قرار داده است. از این روست که حضرت رسول اکرم (ص)از درگاه خداوند متعال تقاضای دیدار یاوران حضرت مهدیّ (ص) را داشته و از درگاه خداوند متعال اینگونه درخواست کردهاند که:
«اَللهُمَّ لَقِّنی إخْوانی!»[3]
بارالها! توفیقم عطا کن تا که برادرانم را ملاقات کنم!
گذشته از این که در این بیان، نبیّ مکرّم الهی یاران اماممهدیّ (عج) را برادران خویش دانسته، از درگاه خداوند متعال درخواست ملاقات ایشان را نیز کردهاند که این درخواست گویای عظمت قدر و منزلتشان نزد پروردگار متعال میباشد.
سپس با توضیح و شرحی بیشتر پیامبر گرامی (ص) یاران امامعصر (عج) را برادران، دوستان، محبوبان و گرامیترین افراد امّت خود نسبت به خویش معرّفی کردهاند:
«... اوّلئِکَ رُفَقائی، وَ ذَوُوا وُدِّی، وَ مَوَدَّتِی، وَ اَکرَمَ اُمَّتِی عَلَیَّ»؛[4]
آنان رفیقان من، مورد علاقه و محبّت شدید من، و گرامیترین افراد امّتم نزد من میباشند.
توجّه شود که هر کدام از این واژهها گویای بار ارزشی مثبتی است که عنایت رسول گرامی بر آن، گواه این مدّعای ماست.
2. (عج)، عباراتی در باب مقام پرعظمت امام مهدیّ (عج) و یارانشان بیان شده است، که هر یک به تنهایی برای اهل تدبّر و تحقیق چراغی روشنگر است. به این عبارات حیرتانگیز آن امام همام خطاب به صحابی صاحب سرّ یعنی کمیل بن زیاد نخعی . بنگرید:
«هَجَمَ بِهِمُ العِلمُ عَلی حَقِیقَةِ الْبَصیرَةِ»؛[5]
بر آنها علم هجوم آورده، به گونهای که حقایق امور برآنان به همراه بصیرت و بینشی آشکار بروز کرده است.
یاران مهدی (عج) سرشار از علمی هستند که برآیند آن بصیرتیابی به حقایق میباشند. آنها چون دیگر انسانها در تاریکی سیر نمیکنند که در فضای مهآلود خرافات و باطلهای شیطان بافته بر آنها ظهور و بروز کند، از درک حقائق و معارف در فضائی روشن بر آنها بینصیب گشته است:
«وَ باشَرُوا رُوحَ الیَقینِ»؛[6]
پس آنها با روح یقین همراه شدهاند.
یقین کاملترین مرحله ایمان و باور درونی است که هر کس را به آن راهی نیست، و البته دارای انواع سهگانه علمالیقین، عینالیقین و حقّالیقین میباشد، با توجّه به این که هر نوع خود دارای مراتب عدیده است.
«وَ اَنِسُوا بِمَا اسْتَوْحَشَ مِنْهُ الْجَاهِلوُنَ»؛[7]
و آنها بدانچه نادانان ازآن وحشت دارند، انس گرفتهاند.
نادانان را به عالم معنا و معنویت راهی نیست، تنها سیر آنها در عالم مادّه است، ولیکن این اولیاء الهی نه تنها به عالم معنا ره یافتهاند که به آن انس و الفت میگیرند، در حالی که نادانان از نیل به این مراحل وحشت دارند، چون از آنها بیخبر و بیاطلاعند.
«صَحِبُوا الدُّنیا بِاَبْدانٍ، اَرواحُها مُعَلَّقَةٌ بِالْمَحَلِّ الْاَعلی»؛[8]
در حالی که آنها؛ به بدنهایی همراه گشتهاند که ارواح آنها به محلّ برتر و والاتری وابسته گشته است.
آری، که به ظاهر آنها در این دنیا زندگی کرده و از اهل این دنیا هستند، ولی روح انسانی آنها به افقهای فراتر وابسته و پیوند یافته است.
«اوّلئِکَ خُلَفاءُ اللهِ، وَ الدُّعاةُ اِلی دینِهِ»؛[9]
آنها خلفاء و جانشینان خداوند، و دعوتکنندگان به سوی دین او هستند.
این خلفاء و جانشینان خداوند همه در یک سطح نیستند که برترین این خلفاء الهی همان بقیۀالله الأعظم (سلام الله علیه) میباشد که او تنها باقیمانده خداوند متعال روی زمین است که در دعوت به سوی خداوند متعال جامعترین و کاملترین هستند.
«آه! آه! شَوقاً اِلی رُؤْیَتِهِم»؛[10]
آه! آه! چه فراوان مشتاق و شیفته دیدار آنها گردیدهام!!
از این گفتار والهانه مولایمان امام علی (ع) جز مدح و ثنا و درخواست دیدار حضرت مهدیّ صاحبالزّمان (عج) و یاوران مخلص آن سرور عزیز امر دیگری به ذهن تبادر نمیشود.
در بیانی دیگر، حضرت مولا علی (ع) در وصف حضرت امام زمان (عج) میفرماید:
«... اَوسَعُکُم کَهفًا، وَ اَکثَرُکُم عِلمًا، وَ اَوصَلُکُم رَحِمًا، ... شَوقًا اِلی رُؤْیَتِهِ»؛[11]
پناهدهی او از همه شما گستردهتر و دانش او از همه شما بیشتر و رسیدگی او به خویشان از همه شما برتر است... آری! چقدر مشتاق دیدار اویم!
جابر جعفی[12] که از اصحاب سرّ حضرت امام محمّد باقر، شکافنده علوم نبوی (ع) بوده، گوید: شنیدم که امام علی (ع) در پاسخ کسیکه از اوصاف امام مهدیّ (عج) سؤال کرد، اینگونه فرمود:
«... بِاَبی اِبنَ خِیَرَةِ اَلاِماءِ»؛[13]
... پدرم فدای آن پسر بهترین کنیزان باد!
از آنجا که مادر حضرت ولیّعصر (عج) به همراه بردگان به بازار برده فروشان آورده شده و خریده شد، ایشان را حضرت از کنیزان تلقّی فرمودهاند. ولی نکته این است که حضرت مولی (ع) جناب نرجس خاتون (س) را از برترین کنیزان دانستهاند.
آیا در این بیان مولی الموحّدین (ع) جز سر و جان نثار کردن بهر دوست، اشاره دیگری آمده است تا از آن سخن گفته شود؟!
قندوزی حنفی آورده که پس از جنگ نهروان امیر کلام (ع) به ایراد سخن پرداخت و در فرازهایی از آن، از رخدادهای آینده قدری پرده برداشت؛ از جمله درباره قیام امام مهدی (عج) این گونه یاد فرمود که:
«ذَلِکَ اَمرُاللهِ، وَ هُوَ کائِنٌ وَقتاً مَریحاَ»؛[14]
آن فرمان خداست که در هنگامه مناسب خود، به طور قطع فرا خواهد رسید.
سپس امام علی (ع) حضرت صاحبالزّمان (عج) را این گونه مورد خطاب قرار داده و از ایشان میپرسند که:
«فَیَا اِبْنُ خِیَرَةِ الْاِماءِ! مَتی تَنتَظِرُ؟»؛[15]
هان! ای فرزند بهترین بانوان، تا کی برای دریافت فرمان ظهور از جانب خدا به انتظار خواهی ماند؟
نهایت کار ظهور را حضرت مولی در یک کلام کوتاه با بشارتی سرور آفرین، پایان میبخشند:
«اَبْشِر بِنَصرٍ قَریبٍ مِن رَبٍّ رحیمٍ»؛
شما را بشارت باد به پیروزی بزرگ و نزدیک، از جانب پروردگار مهربان!
این نصر و یاری به زودی تحقّق خواهد یافت که صفت ربوبیّت الهی و مهربانیّت او دخالتی جدّی در راهیابی به این سعادت دارد، چرا که این یاری و نصر را از جانب "ربّ"، "رحیم" دانستهاند.
«فَبِاَبی وَ اُمّی! عِدّةٌ قَلیلَةٌ اَسمائُهُم فِی الاَرضِ مَجهُولةٌ...»؛[16]
پدر و مادرم فدای آن گروه که از نظر شمارش و تعداد اندک هستند (ولی در شکوه و عظمت بسیار) و نام آنها در روی زمین ناشناخته است.
از نام ما مگویید، وز ما نشان مجویید
بی نام و بی نشانیم، ما را که میشناسد؟
ما هم نشین یاریم، از خلق برکناریم
هر چند در میانیم، ما را که میشناسد؟[17]
نه تنها مولایمان مهدیّ (عج) مورد نظر مولای متّقیان و امیر پاکان (ع) قرار گرفته، بلکه تعداد یاران اندک ناشناخته آن حضرت نیز مورد توجّه بوده است. خدایا، تو را به امام نیکان سوگند! ما را نیز از این ناشناختگان اندک قرار ده!! آنها چه ارزشمندند که جناب ابوطالب و فاطمه بنتاسد (س) را حضرت مولی (ع) فدائی آنها میبینند.
3. (ع) گزارش کردهاند که آن ولیّاعظم خداوند فرمود:
«طُوبی بِمَن ادْرَکَ اَیّامَهُ، وَ سَمِع کَلامَهُ»؛[18]
خوشا به حال آن که دوران مهدی (عج) را درک کرده و کلام و سخن آن حضرت را بشنود.
4. (عج) سؤال شد آیا مهدیّ (عج) به دنیا آمده است؟ حضرت فرمود:
«لا، وَ لَوْ اَدْرَکْتُهُ لَخَدَمْتُهُ اَیّامَ حَیاتی»؛[19]
نه، اما اگر او را درک کنم، تمام روزگار زندگیام را به خدمتگزاری او خواهم گذراند.
5. (عج) در دعایی پرشرافت که به حرز آن حضرت مشهور گشته است، از درگاه خداوند متعال این چنین دیدار حضرت مهدیّ (عج) را تمنّا میکند:
«... وَ ارْزُقنی رُؤْیَةَ قائِمِ آلِ مُحَمَّدٍ!»؛[20]
و دیدار قائم آل محمّد را روزیام گردان!
6. [21]. که از صحابه امام سجّاد و امام باقر (ع) بوده گوید: روزی در محضر امام باقر (ع) بودم در حالی که جمعی گرداگرد آن حضرت حضور داشتند. هنگامی که حاضران رفتند و مجلس خالی گشت، امام فرمودند:
«یَا اَبا حَمزَه! مِنَ الْمَحْتُومِ الَّذی حَتَمَهُ اللهُ قِیامُ قَائِمِنَا، فَمَن شَکَّ فیما اَقُولُ لَقَی اللهَ وَ هُوَ کافِرٌ»؛[22]
ای ابوحمزه، از رخدادهایی که خداوند وقوع آن را قطعی قرار داده، قیام قائم ماست. پس اگر کسی به آنچه میگویم تردید کند، به حال کفر خداوند را ملاقات خواهد کرد.
«ثُمَّ قالَ: بِاَبی وَ اُمّی! الْمُسَمّی بِاسْمی، وَ الْمُکَنّی بِکُنیَتی، السّابِعُ مِن بَعدی»؛[23]
سپس فرمود: پدر و مادرم فدای او! که او همنام و همکنیه من و هفتمین امام پس از من است.
آیا از این عبارت امام محمّد باقر (ع) بر این باور استوار نخواهید شد که امام عصر (عج) از حضرت امام سجّاد (ع) برتر باشند که امام باقر (ع) آن امام را فدائی مهدیّ امّت تلقّی فرمودند؟
«بِاَبی مَن یَملَأُ الاَرضَ عَدلاً وَ قِسطاً، کَما مُلِئَت ظُلْماً وَ جَوْراً»؛[24]
پدرم فدای کسی که زمین را لبریز از عدل و داد می کند، همانگونه که پر از ستم و بیداد شده باشد.
«یا اَبا حَمزَه! مَن اَدرَکَهُ فَیَقُم لَهُ، وَ سَلَّمَ لِمحمّد، وَ عَلِیٍّ، فَقَدْ وَجَبَتْ لَهُ الْجَنَّةُ، وَ مَن لَمْ یُسَلِّمْ فَقَد حَرَّمَ اللهُ عَلَیهِ الْجَنَّةَ، وَ مَأْواهُ النّارُ، وَ بِئسَ مَثْوَی الظّالِمینَ»؛[25]
ای ابوحمزه! هرکس سعادت دیدار او را یافت و با آن حضرت قیام کرد و تسلیم پیامبر (ص) و علی (ع) بود، به تحقیق بهشت بر او واجب میگردد، و هرکس که از آن وجود گرانمایه فرمانبرداری نکرد، البته خداوند بهشت را بر او حرام کرده و جای گاهش را در آتش قرار خواهد داد، که برای ستمگران آنجا چه بد جایگاهی خواهد بود.
- امّهانی، بامدادان به دیدار امام باقر (ع) شرفیاب شده بود. پس از آنکه بحثی درباره ظهور امام حجّت بن الحسن العسکری (ع) به میان آمد، آن حضرت امّهانی را چنین بشارت و نوید دادند:
«... فَیا طُوبی لَکِ إِنْ أََدرَکتِهِ! وَ یَا طُوبَی لِمَن أََدرَکَهُ»؛[26]
خوشا به حال تو اگر او را درک کنی! و ای خوشا به حال کسی که او را درک کند!
- آن پنجمین ولیّ خدا در جایی دیگر آن گاه که نشانههای ویژه در آستانه ظهور حضرت صاحبالزّمان (عج) را بر میشمارد، چنین میفرماید:
«إِنّی لَوْ أَدرَکتُ ذلِکَ، لَاَبقَیتُ نَفسِی لِصَاحِبِ هذَا الاَمرِ»؛ [27]
من اگر آن زمانه را درک میکردم، خود را برای خدمت و یاری صاحبالامر، آماده نگه میداشتم.
دقّت در این بیان حضرت، گویای این است که علم و دانش، جوانی و دارائی، مال و منال، اعتبار و مقام و ... هرچه که دارائی ما است باید در راستای ظهور خرج شده و بر آن سرمایهگذاری شود. مبادا از این آمادگی غفلت شود که ظهور آن ولیّ الله به تأخیر افتد و از برکاتش بینصیب مانیم.
7. (ع) درباره آن امام منتظر وارد شده، عباراتی آمده که لبریز از تمنّای دیدار است. حضرت صادق آل محمّد (ع) در دعای عهد از خداوند متعال این گونه درخواست دارند که:
«اَللّهُمَّ اَرِنِی الطَّلعَةِ الرَّشیدَةِ، وَ الغُرَّةَ الْحَمیدَةِ»؛[28]
پروردگارا، آن طلعت زیبای رشید و آن تابنده پسندیده را به من بنمای!
«وَ اکْحُلْ ناظِری بِنَظَرَةٍ مِنّی إلَیهِ»؛[29]
و چشمم را به دیدارش سرمهکش!
«الَلّهُمَّ وَ سُرِّ نَبِیَّکَ مُحَمَّداً (ص) بِرُؤیَتِهِ»؛[30]
خداوندا پیامبرت را به دیدار او شاد گردان!
نکته اینجاست که اگر امّت او را دیدار کنند، این موجب سرور خاتم انبیاء که کاملترین خلق خداوندی است خواهد بود.
دعای ندبه آشنای دوران سحرخیزی امّت اسلامی است، که از صادق آل محمّد (ع) گزارش شده و به لطف الهی این روزها ترنم جمعه سحرهای جوانان جامعه اسلامی گزراش گشته است و طنین خوش الحانش همراه نسیم صبح گاهی چه به دل مینشیند. عاشقان حضرتش با فراز های این دعا چه عاشقانه مهدی عزیز را خوانده و به فراقش نالیده و ندبه کردهاند:
«... أیْنَ بَقِیَّةُ الله...»؛
آن عزیز باقیمانده الهی کجاست؟
«...بِاَبی اَنتَ وَ أُمّی وَ نَفسِی! لَکَ الْوِقاءُ وَ الحِمَی...»؛
... پدر و مادرم به فدای تو و جانم سپر بلای شما باد...؛
«... لَیتَ شِعرِی اَینَ اسْتَقَرَّت بِکَ النَّوی»؛
...ای کاش میدانستم کجایی،
«بَل اَیُّ اَرضٍ تُقِلُّکَ أَوْ ثَری...»؛
بلکه ای کاش میدانستمی که در چه وادی و سرزمینی به سر می بری...؛
«... عَزیزٌ عَلَیَّ! أَنْ أَرَی الْخَلقَ وَ لا تُری...»؛
بر من سخت است که آفرینش (خدا) را ببینم و شما (ی دیدنی) را نبینم...
«...مَتی تَرینا وَ نَراکَ...؟»؛[31]
کی شود شما ما را ببینی و ما نیز شما را...؟
اگر این، ناله و شکوه از دوری و هجران نیست، پس ناله از درد فراق، کدام است؟
در نهایت فراز از این گفتار شما را توجّه به درخواستی از اولیاء عظیمالشّأن الهی خواهیم داد که نه تنها درخواست رؤیت امام عصر (عج) را در این سرا داشته که درخواست دیدار و قرب با آن عزیز گرامی را در عالم آخرت نیز داشتهاند. شاهد بیان ما این قطعه دعا است، آن را بنگرید:
«اَللّهُمَّ أرِنا وَجهَ وَلیِّکَ الْمَیمُونِ فی حَیاتِنا، وَ بَعدَ الْمَنونِ»؛[32]
پروردگارا، چهره ولیّ خجستهات را در زندگی ما و بعد از مرگ، به ما بنمایان!
ای خواهر و ای برادر! در حرف حرف کلام اولیاء مکرّم الهی قدری به دقّت بنگر که چگونه شوق دیدار ختمالاوصیاء یعنی قائم آل محمّد (عج) در دل آنها موج میزند، و تمنّای دیدار و وصال را چگونه در دل همگان آنرا نشانده و بارور ساختهاند. آیا بر کسی پس از توجّه به این عبارات اولیاء گرامی اسلام (ص) دیگر تردیدی باقی میماند که درخواست دیدار و رسیدن به وصال آن مولای بزرگ از برترین دعاها برای نیل به کمال انسانی است؟
پی نوشت ها:
[1]. بحارالانوار، ج 36، ص 323؛ و نیز لطفالله صافی، منتخب الاثر، ص 23.
[2]. بحارالانوار، ج 36، ص 323.
[3]. محمد، صفارالقمی، بصائر الدرجات، باب 14، ص 83.
[4]. بحارالانوار، ج 52، ص 129.
[5] . ابن ابی الحدید، شرح نهجالبلاغه، ج 18، باب 143، ص 347،
[6] . بحار الانوار، ج 1، ص188، ح 4.
[7] . نهجالبلاغه، کلمات قصار، ش 147.
[8] . ابن ابی الحدید، شرح نهجالبلاغه، ج 18، باب 143، ص 347،
[9] . نهج البلاغه، کلمات قصار، ش 147.
[10] . ابن ابی الحدید، شرح نهجالبلاغه، ج 18، باب 143، ص 347، نهج البلاغه، کلمات قصار، ش 147، و بحار الانوار، ج 1، ص188، ح4.
[11] . بحارالانوار، ج 51، ص 115، روایت 24.
[12] . جابر بن یزید جعفی . یکی از شاگردان و یاران حضرت امام باقر (ع) بوده است. ایشان در بلندی فکر و اندیشه سرآمد و از جمله یاران صاحب سرّ آن سرور عزیز بوده است. روایاتی که ایشان از اهلبیت (ع) گزارش کرده به طور معمول در اوج معرفت است، چرا که اهل بیت (ع) با مردم به اندازه عقول آنها صحبت میکردهاند که فرمودهاند: "نحن معاشر الانبیاء نکلّم النّاس علی قدر عقولهم" ما انبیاء با مردم به اندازه عقلهایشان صحبت میکنیم.
[13] . ابن ابی الحدید، شرح نهجالبلاغه، ج 7، باب 92، ص 58 و نیز بحارالأنوار، ج 51، ص 36، ح 6.
[14]. ینابیع المودّه، باب 99، ص 512.
[15]. ینابیع المودّه، باب 99، ص 512، و نیز سید محمد کاظم قزوینی، امام مهدی (ع) از ولادت تا ظهور، ترجمه و تحقیق علی کرمی و محمد حسینی، ص 120.
[16]. ینابیع المودّه، باب 99، ص 512، و نیز سید محمد کاظم قزوینی، امام مهدی از ولادت تا ظهور، ترجمه و تحقّیق علی کرمی و محمد حسینی، ص 120.
[17]. فیض کاشانی، ملامحمد محسن، دیوان، ج 2، ص 500.
[18]. یوم الخلاص، ص 374.
[19]. عن ابی عبدالله الحسین بن علی (ع): "إنَّهُ سُئِلَ هَل وُلِدَ المَهدِیُّ؟ قالَ: لا، لَوْ أدرَکْتُهُ لَخَدِمْتُهُ أیّامَ حَیاتی." موسوعة کلمات الإمام الحسین (ع)، ص 660.
[20]. قمی، شیخ عباس، کلیّات مفاتیح الجنان، حرز امام سجاد (ع).
[21].ابوحمزه ثمالی (ره) از اصحاب امام سجّاد و امام باقر (ع) بوده که او را چون سلمانفارسی توصیف فرمودهاند. در وثاقت و تقوا جزء بهترینهای یاران اهلبیت (ع) بوده و احادیث و دعاهای فراوانی از آن بزرگواران به امانت به ما رسانیده است. به روح بلندش رحمت و مغفرت الهی طلب میکنیم.
[22]. بحار الانوار، ج 24، باب 60، ح 4، ص 241.
[23]. کافی، ج 8، باب 8، ح 484، ص 310.
[24]. بحار الانوار، ج 24، باب 60، ح 4، ص 241.
[25]. بحار الانوار، ج 24، باب 60، ح 4، ص 241، و همچنین شبیه به همین معانی در کافی، ج 8، باب 8، ح 484، ص 310، نیز آمده است.
[26]. شیخ صدوق، کمالالدّین، ج 1، ص 330، و نیز بحارالأنوار، ج 51، ص 137.
[27] . بحارالانوار، ج 52، ص 243.
[28] . عباس، محدّث قمی، کلیات مفاتیح الجنان، فرازی از دعاء عهد.
[29] . سیّد بن طاووس، الاقبال الاعمال، ج 1، ص 508 – 511.
[30] . عباس، محدّث قمی، کلیات مفاتیح الجنان، فرازی از دعاء عهد.
[31]. سیّد بن طاووس، الاقبال، ج 1، ص 508 ـ 511.
[32] . محمّدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج 53، ص 950.
منبع ما:http://sahebnet.ir/