سومین نایب خاصّ از نواب اربعه حضرت مهدی علیه السلام، محدث، فقیه و متکلم شیعی ایرانی،حسین بن روح نوبختی است. وی در میان شیعیان بغداد، از اشتهار خاصی برخوردار بود و یکی از افراد مورد اطمینان و اعتماد محمد بن عثمان عمری به شمار می رفت.
او در خلال سالهای ۳۲۶- ۳۰۵ه .ق به عنوان نایب امام زمانعلیه السلام، واسطه بین امام و شیعیان بود. حسین بن روح اگرچه دارای فضیلتهای فراوانی بود؛ ولی عمدتاً شهرت و اعتبار او، به مسأله نیابتش باز میگردد.
محمدبن عثمان، او را حلقه اتصال بین خود و وکلای دیگرش در بغداد قرار داد. وی در دربار عباسی در زمان حیات نایب دوم، نفوذ فوق العادهای داشت و از ناحیه برخی مقامات دولتی کمکهای مالی به ایشان میرسید. (۱)
نایب دوم، از دو یا سه سال قبل از وفات خود، با ارجاع برخی از شیعیان به حسین بن روح نوبختی - که اموالی از سهم امام و غیر آن پیش او میبردند - زمینه را برای نیابت وی از طرف امام زمانعلیه السلام هموار می نمود و به کسانی که در این موضوع دچار شک و تردید می شدند، تأکید می کرد که این دستور، از طرف امامعلیه السلام صادر شده است. (۲)
او در انتصاب حسین بن روح به جانشینی خود، تأکید فراوانی می کرد. گاهی به صورت انفرادی و گاهی در میان عموم شیعیان مخلص و وکلای خویش، این مطلب را تذکر می داد. این تأکید بدان علّت بود که از طرف ائمّهعلیهم السلام، نصّی دالّ بر وثاقت، امانت و نیابت حسین بن روح صادر نشده بود. از طرفی در میان وکلای بغداد، کسانی بودند که در ظاهر ارتباط محمدبن عثمان با آنان بیشتر بود؛ از این رو عوام و خواص شیعیان، تصور نمی کردند حسین بن روح به جانشینی انتخاب گردد. بدین جهت نایب دوم از هر فرصتی برای تبیین نیابت ایشان از طرف امام زمانعلیه السلام، برای رفع شک و تردید از آنان استفاده می کرد. (۳)
پس از وفات ابوجعفر عمری و وصیت او در نصب حسین بن روح به عنوان نایب سوم امام غایب، ابوالقاسم حسین بن روح به «دارالنیابة» در بغداد آمد و بزرگان شیعه به گرد او جمع شدند.
حسین بن روح با همکاری وکلای بغداد و سایر مناطق، کار خویش را در
جایگاه نیابت امام زمانعلیه السلام شروع نمود و توانست با روش و سیره معقولانه و
منطقی، در بین دوست و دشمن از مقبولیت بالایی برخوردار باشد.
به جهت انتساب او به
خاندان نوبختی و نفوذ آنان در دربار عباسی و نیز در رأس کار بودن برخی از خاندان
فرات - که متمایل به شیعه و طرفدار آنان بودند - در اوایل کار با مانعی از طرف
حکومت مواجه نبود. از طرفی با تأکیدهای فراوان محمدبن عثمان، عموم شیعیان و خواص
نیز در نیابت ایشان دچار شک و ابهام نگشتند؛ از این رو در زمان ایشان مدعیان
دروغین چندانی وجود نداشت.
روایات حاکی از آن است که موقعیت حسین بن روح به عنوان سفیر امام دوازدهم - بر عکس سفیر اوّل و دوم - در بین امامیّه آشکار بود. به همین دلیل عدهای از عوام امامیّه، بر آن شدند تا وکلای نواحی خود را نادیده گرفته، به طور مستقیم با خود او در تماس باشند؛ ولی رفته رفته با انجام تغییراتی در دستگاه حاکمه و برکنار شدن برخی حامیان او، وضع دگرگون شد؛ به نحوی که وی بخشی از اواخر عمر خود را در زندان به سر برد. (۴)
از جمله حوادث مهم دوران نیابت حسین بن روح، جدا شدن ابوجعفر محمدبن علی شلمغانی (معروف به ابن ابی عزاقر) از آیین شیعی و تکفیر او به دست حسین است. (۵)
گفتنی است ملاک انتخاب افراد در نیابت، علم و دانش بود؛ اما در
راستای نیابت مسائل دیگری نیز مورد توجه بود. از مهمترین این امور راز داری و حفظ
امر امامت بود که افراد انتخاب شده، دارای این ویژگی مهم بودهاند.
از ابوسهل نوبختی
پرسیدند! چگونه شد که ابوالقاسم حسین بن روح برای امر نیابت برگزیده شد و شما
نشدید؟! گفت: ایشان (ائمهعلیهم السلام) آگاهترند دراینکه چه کسی را انتخاب کنند.
از آنجایی که من اهل مناظره با مخالفان و مراوده با آنان هستم؛ اگر مکان حضرت را
آن گونه که نایب خاصّ میداند بدانم، ممکن است در گفتههای خود فاش کنم. در حالی
که حسین بن روح [چنین نیست و] اگر حضرت حجّت، زیر لباس او باشد و او را با قیچی
تکه تکه کنند، غیر ممکن است آن حضرت را آشکار سازد. (۶)
حسین بن روح در سال ۳۲۶ ه .ق دار فانی را وداع گفت و به دار باقی شتافت. اگرچه در سال وفات او اختلافی نیست؛ ولی در محل دفن ایشان اختلاف و شبهاتی وجود دارد. قبر ایشان در بغداد است؛ ولی مشخص نیست در قسمت غربی آن است یا قسمت شرقی.
پی نوشت ها:
[۱] کتاب الغیبة، ص ۳۷۲، ح ۳۴۳
[۲] همان، ص ۳۶۹، ح ۳۳۷ و ح ۳۳۵
[۳] همان، ص ۳۶۹، ح ۳۳۶
[۴] ر.ک: همان، ص ۳۰۲، ح ۲۵۶
[۵] همان، ص ۳۸۹، ح ۳۵۵
[۶] همان، ص ۳۹۱، ح ۳۵۸
منبع : http://www.ashoora.ir