وبلاگ مهدوی مهدی جانان (عج)

وبلاگ مهدوی مهدی جانان (عج)

تقدیم به ساحت مقدس حضرت صاحب الزمان روحی و ارواح العالمین له الفداء
وبلاگ مهدوی مهدی جانان (عج)

وبلاگ مهدوی مهدی جانان (عج)

تقدیم به ساحت مقدس حضرت صاحب الزمان روحی و ارواح العالمین له الفداء

مخالفان حضرت در زمان ظهور: راحت طلبان

 

امام ، دشمنان سخت گیر و کینه توزى نیز در برابر خواهد داشت . معارضاتى که در مقدمات نهضت اخلال مى کنند و پس از پیروزى نیز. در نابودى آن خواهند کوشید.
کند و کاو درباره مخالفان ، نشان مى دهد سواى مستکبران بیدادگر که در سر لوحه قهر سپاه مهدى قرار دارند، بیشترین کارشکنیها، از جانب کسانى است که ادعاى موافقت با امام دارند و خود را از منتظران مهدى مى دانند.

اینان ، امام را نه به خاطر پیاده کردن اسلام اصیل ، بلکه براى همراه کردن امام با آروزها و هوسهاى خود مى خواهند. پس از پیوستن به امام ، چون کارها را بر وفق مراد خود نمى بینند و ناچارند از منافع نامشروع خود درگذرند. به توجیه اهداف خود روى مى آورند و با سلاح دین و مذهب ، به جنگ امام مى روند که به فرموده امام صادق :
چه بسیار از کسانى که ادعاى پیروى او را دارند، ولى پس از ظهور حضرت ، از او روى مى گردانند.۱
در این بخش ، به گروه راحت طلبان اشاره مى کنیم .
راحت طلبان 

راحت طلبى ریشه در خود پرستى دارد و خودخواهى ، منشاء همه مفاسد است . لذت طلبى حالتى را در انسان ایجاد مى کند که همه معیارهاى اعتقادى و اخلاقى او را دگرگون مى سازد.
لذت طلب ، دین را به گونه اى توجیه مى کند که با رفاه او در تزاحم نباشد. او بیشتر به دنبال آن دسته از احکام ساده و بدون دردسر است که دنیاى او در خطر نیفتد. جمعى از مسلمانان مکه ، پیش از هجرت به مدینه ، خدمت پیامبر رسیده ابراز مى داشتند: مورد آزار دشمنانیم ، اگر اجازه دهى با دشمنان مى جنگیم .
پیامبر مى فرمود: اکنون ماءمور به مبارزه نیستیم . دست نگاه دارید. نماز بخوانید و زکات بدهید.
پس از هجرت به مدینه و ایجاد آرامشى نسبى در آن شهر، پس از آنکه دستور جهاد نازل گشت زبان به اعتراض گشودند که خدایا، چرا فرمان نبرد دادى و آن را مدتى به تاءخیر نینداختى . قرآن ، ریشه ترس و وحشت آنان را راحت طلبى مى شمرد و مردم را نسبت به فرجام آن هشدار مى دهد.۲
انقلاب جهانى امام زمان ، بدون گذشتن از آتش و خون به پیروزى نمى رسد. در نبرد محرومان با مستکبران ، برق تیغ بلا، ایمانها را به آزمایش در مى آورد.
مومنان راستین پیشاپیش به استقبال رفته و خود را براى بلایا آماده مى کنند، ولى راحت طلبان با دستاویز قرار دادن مذهب ، در پس توجیه وضع و پایگاه خویش هستند. در دوران انتظار، بیش از همه چیز، در فکر زندگى خودند و انتظار را بیشتر در دعا و…. مى جویند.
از برابر آیات جهاد و امر به معروف و نهى از منکر و مبارزه با ستم ، بى تفاوت مى گذرند. این گروه نجات بشر و عمل به این گونه دستورها را مربوط به زمان ظهور مى دانند و مبارزه در زمان غیبت را نامشروع مى پندارند.
امام خمینى در طرز تفکر این گروه مى گوید:
مى گویند: اگر حضرت صاحب ، خودشان مقتضى مى دانند، براى جهاد و مبارزه ، تشریف بیاورند، من که دلم براى اسلام بیشتر از آن حضرت نسوخته است و حضرت هم که اینها را مى بیند، خودشان بیایند، چرا من این کار را بکنم .۳
از برهان لطف ، این نتیجه مى گیرند که حضرت ، نسبت به کاستیهاى جامعه از ما داناتر است و تواناتر، تاخیر حضرت در ظهور، برخاسته از مصلحتى بوده و نیاز به اقدام ما نیست . با کند و کاو بیشتر در منطق و روش زندگى این گروه ، متوجه مى شویم که همه این گفته ها، پوششى است براى راحت طلبى و در واقع انحراف اخلاقى ، سرمنشاء این عقاید است ، نه بینش دینى و بصیرت اعتقادى و….
امام خمینى درباره اینان مى گوید:
از صدر اسلام تاکنون ، دو طریقه ، دو خط بوده است : یک خط، اشخاص راحت طلب که تمام همشان به این است که یک طعمه اى پیدا بکنند و بخورند و بخوابند و عبادت خدا را هم ، آنهایى که مسلمان بودند مى کردند. اما مقدم بر هر چیزى در نظر آنان ، راحت طلبى بود….. از اول نهضت اسلامى ، ما شاهد اشخاص که …. راحت را بر هر چیزى مقدم مى داشتند بوده ایم تکلیف را در این مى دانستند که نمازى بخوانند و روزه اى بگیرند.۴
این گروه که در دوران غیبت ، راحت طلبى سبب همدستى آنان با کفر و ستم شده است ، به هنگام ظهور امام نیز، نمى توانند شیوه زندگى را تغییر دهند. براى ادامه زندگى ، بدون دردسر و به دور از غوغا و مبارزه ، با حضرت همراه نمى شوند. در پاسخ دعوت امام به جهاد با مستکبران ، آیات تقیه را مى خوانند. امام زمان در مقابله با توجیه هاى کژاندیشانه آنان به قرآن استدلال مى کند و حق را بدون پرده آشکار مى سازد و سرانجام ، راحت طلبان را در ردیف منافقان کیفر مى دهد.
امام صادق مى فرماید:
انما جعلت التقیه لیحقن بها الدم . فاذا بلغت التقیه الدم فلا تقیه وایم الله لودعیتم لتنصرونا لقلتم لانفعل انما نتقى و لکانت التقیه احب الیکم من آبائکم و امهاتکم و لو قدقام القائم ما احتاج الى مسائلتکم عن ذلک و لاقام فى کثیر منکم من اهل الانفاق حدلله .۵
فلسفه تشریع تقیه ، حفظ خونهاست . اگر تقیه ، به مرز خون رسد. جاى تقیه نیست . به خداى سوگند، اگر شما براى یارى ما دعوت شوید، خواهید گفت : ما در تقیه هستیم و نمى توانیم شما را یارى دهیم . همانا تقیه از پدران و مادران برایتان عزیرتر است . اگر قائم ما بپا خیزد، به یاوه گوییهاى شما گوش نخواهد داد و در حق بسیارى از شما مردم منافق ، حدود خداوند را جارى خواهد ساخت .
پی نوشت ها:
۱- میزان الحکمه رى شهرى ، ج ۱/۲۹۲، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامى .
۲- تفسیرقمى ، على بن ابراهیم قمى ، ج ۱/۱۴۴٫ ذیل آیه ۷۱ سوره نساء.
۳- امام و روحانیت ، مجموعه دیدگاهها و سخنان امام درباره روحانیت ۲۰۶، دفتر سیاسى سپاه پاسداران
۴- صحیفه نور، ج ۱۵/۴۵٫
۵- وسائل الشیعه ، شیخ حر عاملى ، ج ۱۱/۴۸۳،دار احیاء التراث العربى . 

 

منبع: راسخون
منبع ما:http://tolooemehr.com/
 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد