ارائۀ نشانه ها و معجزات برای اثبات حقانیت خود. چنانچه در شرح حال امامان دوازده گانه(ع) آمده است، هر یک از آنها برای اثبات امامت خود، افزون بر توسل به نص پیامبر اکرم(ص) یا امام پیش از خود، نشانه ها و معجزاتی را آشکار می ساختند و بدین وسیله هم راه را بر مدعیان دروغین امامت می بستند و هم به شیعیان خود اعتماد و اطمینان می بخشیدند.
در این جا برای روشن تر شدن بحث به بخشهایی از ادعیه، زیارات و روایات نقل شده از امامان معصوم(ع) که در آنها به این موضوع تصریح شده است، اشاره می کنیم:
در یکی از زیارت های امیرمؤمنان علی(ع) که از امام صادق(ع) نقل شده، خطاب به آن حضرت چنین آمده است:
سلام بر صاحب راهنماها و نشانه های آشکار و معجزه های چیره کننده.(3)
در دعای ندبه نیز خطاب به امام عصر(ع) می خوانیم:
ای زادۀ نشانه ها و معجزات! ای زادۀ دلیل های آشکار! ای زادۀ برهان های روشن و خیره کنند!(4)
در کتاب بصائر الدرجات موارد متعددی از معجزات امامان معصوم(ع) نقل شده است که از آن جمله می توان به اطاعت درخت نخل از امام باقر(ع) و امام صادق(ع) و فرو ریختن خرمای قرمز و زرد برای آن دو امام و یارانشان(5)؛ زنده شدن مرده و شفا یافتن کور مادر زاد و پیس به دست امام باقر(ع) و امام جعفر صادق(ع)(6) و... اشاره کرد.
در یکی از روایاتی که در این کتاب نقل شده است،«ابو بصیر» چنین نقل می کند:
بر اباعبدا..[امام جعفر صادق(ع)] و ابا جعفر[امام محمد باقر(ع)] وارد شدم و عرضه داشتم:« شما وارث رسول خدا(ص) هستید؟» فرمود: آری. گفتم: رسول خدا همۀ علومی را که انبیا داشتند به ارث برده بود؟
فرمود: آری. گفتم: آیا شما می توانید مردگان را زنده سازید و کور مادرزاد و پیس را بهبود بخشید؟ فرمود: بله، به اذن خدا. سپس فرمود: نزدیک من بیا، ای ابا محمد! پس دست خود را بر چشم و صورت من کشید و من خورشید، آسمان، زمین، خانه ها و همۀ آنچه در اتاق بود را دیدم.
آنگاه فرمود: آیا دوست می داری اینگونه باشی و برای تو همان چیزی باشد که دیگر مردم دارند و در روز قیامت هم آنچه بر مردم می آید بر تو بیاید، یا اینکه می خواهی به همان وضعی که بودی برگردی و بهشت خالص از آن تو باشد؟
گفتم: به همان وضعی که بودم بر می گردم. پس دست خود را بر چشمم کشید و به همان وضع پیشین باز گشتم.(7)
شیخ طوسی در کتاب الغیبة ماجرایی را نقل می کند که از آن به خوبی می توان به آشکار شدن معجزات و نشانه ها از سوی امامان معصوم(ع) و هراس خلفای جور از این موضوع دست یافت. در این حکایت که محمد بن خالد برقی آن را از محمد بن غیاث مهبلی نقل می کند چنین آمده است:
هنگامی که هارون الرشید، ابا ابراهیم موسی[بن جعفر] را زندانی کرد و آن حضرت در زندان نشانه ها و معجزاتی را آشکار ساخت، رشید شگفت زده شد و از این رو یحیی بن خالد برمکی را فراخواند و به او گفت: ای ابا علی! آیا تو هم این عجایبی را که ما به آن گرفتار شده ایم می بینی؟ آیا دربارۀ این مرد تدبیری نمی اندیشی که ما را از اندوه او رها سازد؟...(8)
2- مایه های ثبات و پایداری جهان
در اعتقاد شیعه وجود امامان مایۀ امنیت و آرامش اهل زمین است.
شیخ صدوق در ادامۀ بیانات خود دربارل این ویژگی می نویسد:
واجب است معتقد باشد آنها مایۀ امنیت ساکنان زمین هستند، همچنانکه ستارگان مایۀ امنیت ساکنان آسمان هستند.(9)
در این زمینه نیز روایات فراوانی رسیده است که در این جا به برخی از آنها اشاره می کنیم:
در روایتی که امیرالمؤمنین علی(ع) از پیامبر اکرم(ص) نقل کرده است، چنین می خوانیم:
ستارگان امانی برای اهل آسمان اند، پس هنگامی که ستارگان نابود شدند، اهل آسمان نیز نابود می شوند و خاندان من امانی برای اهل زمین اند، پس هنگامی که خاندان من از بین بروند، اهل زمین نیز از بین می روند.(10)
در کتاب بحارالانوار نیز در ضمن بابی با عنوان«إنهم أمان لأهل الارض فی العذاب» بیش از شش روایت با همین مضمون نقل شده است.(11)
و سرانجام در توقیع شریفی که از سوی امام عصر(ع) خطاب به اسحاق بن یعقوب صادر شده، چنین آمده است:
و من امانی برای ساکنان زمین هستم همچنان که ستارگان امانی برای اهل آسمان هستند.(12)
برای روشن شدن مضمون این روایات لازم است چند نکته را یادآور شویم:
1- بر اساس پاره ای روایات، موجودات جهان تنها به ساکنان کرۀ زمین محدود نمی شوند و در سایر کرات هم موجوداتی زندگی می کنند. چنانکه در روایتی از امیرمؤمنان علی(ع) می خوانیم:
این ستارگانی که در آسمان است، شهر هایی مانند شهرهای زمین است. هر یک از این شهر ها با دو ستون نور به یکدیگر مرتبط می شوند که طول هر ستون در آسمان به اندازۀ مسافتی است که در 250 سال طی می شود.(13)
2- همۀ کهکشان ها و منظومه های نامحدودی که در آسمان ها وجود دارد به وسیلۀ نیروهای جاذبه ای که میان هستۀ مرکزی آن کهکشان یا منظومه و کرات پیرامون آن وجود دارد، حفظ می شوندۀ تا آن جا که اگر لحظه ای این نیروی جاذبه قطع شود همۀ کرات در هم ریخته و در اثر برخورد با هم نابود می شوند. این موضوعی است که هم در علم جدید به تأیید رسیده و هم در بیش از هزار سال پیش از کشف نیروی جاذبه، توسط قرآن کریم تبیین شده است. آنجا که می فرماید:
ا.. الذی رفع السماوات بغیر عمد ترونها(14)
خدا همان کسی است که آسمان ها را بدون ستون هایی که آنها را ببینید برافراشت.
با توجه به دو نکتۀ یاد شده می توان گفت: استمرار حیات و بقای ساکنان همۀ کرات به استمرار حالت تعادل میان ستارگان، سیارگان و دیگر اجرام آسمانی که توسط نیروی جاذبه میان کرات برقرار می شود، بستگی دارد و اگر زمانی این ستارگان از بین بروند به دلیل از بین رفتن حالت تعادل، کرات دیگر از بین خواهند رفت. چنانکه اگر خورشید به عنوان بزرگ ترین ستاره منظومۀ شمسی از بین برود، کرۀ زمین و دیگر کرات منظومۀ شمسی در اثر برخورد با یکدیگر از بین می روند و حیات ساکنان زمین به خطر می افتد.(15)
پی نوشت ها:
1- شیخ صدوق، الهدایة، ص35
2- بحارالانوار، ج36، ص407، ح16
3- بحارالانوار، ج100، ص306، ح23
4- همان، ج99، ص108
5- بصائر الدرجات،ص 252-257، جزء پنجم، باب13، ح2، 5 ، 10 و 11
6- همان، ص269- 272، جزءششم، باب3، ح1، 3، 5، 7، ص274-272، باب4، ح2، 3، 5
7- همان، ص269، ح1
8- کتاب الغیبة، صص19- 20
9- الهدایة، ص36
10- کمال الدین و تمام النعمة، ج1، ص205، ج19، ح17 و 18
11- بحارالانوار، ج27، صص310- 308
12- کمال الدین و تمام النعمة، ج2، ص 485، ح4؛ الغیبة، ص177
13- مجمع البحرین، ج3، ص162
14- سورۀ رعد، آیۀ2 ؛ همچنین ر.ک سورۀ لقمان، آیۀ 10
15- ر.ک: مهدی پور، علی اکبر،او خواهد آمد، چاپ دوازدهم، ص174- 177
منبع ما:http://ya-mahdiadrekni.blogfa.com/