خستگان عشق را ایام درمان خواهد آمد
غم مخور! آخر طبیب دردمندان خواهد آمد
آنقدر از کردگار خویشتن امیدوارم
که شفابخش دل امیدواران خواهد آمد
باغبانا سختی دی ماه سی روز است و آخر
نوبهار و نغمه مرغ خوش الحان خواهد آمد
بلبل شوریده دل را از خزان برگو ننالد
باغ و صحرا سبز و این دنیا گلستان خواهد آمد
دردمندان، مستمندان، بی پناهان را بگویید
مصلح عالم، پناه بی پناهان خواهد آمد
از خدا روز فرج را ای فلج کاران بخواهید
کاین جهان روزی کسی را تحت فرمان خواهد آمد
نیست شک از عمر این دنیا اگر یک روز ماند
ذات قائم حجت خلاق سبحان خواهد آمد
صبر کن یا فاطمه، ای بانوی پهلو شکسته
قائمت با شیشه دارو و درمان خواهد آمد
دلم گرفته و هر سوی خانهام ابریست
دلم گرفته و گریه دوای دردم نیست
حریف نی لبک و سوز دل نمیگردم
ولی درون دلم بذر صبر پروردم
خداست شاهد این حرف و عشق میداند
که روز جمعه نگاهم به جاده میماند
به آتشی که دلم را همیشه سوزانده است
دوای درد عدالت کنار در ماندهست
دری است فاصله من و یک سبد رویا
دری است فاصله من و یوسف زهرا
دلم گرفته، دقایق هنوز در راهند
و عاشقان شقایق هنوز در راهند
دلم گرفته، کسی نیست، جاده بیرنگ است
دلم گرفته و این قلب ساده بیرنگ است
همیشه ماندهام اینجا، همیشه میمانم
عبور میکند آیا کسی؟ نمیدانم!
منبع ما:http://imam-reza8.blogfa.com/