ساعات عمر من همگی غرق غم گذشت
دست مرا بگیر که آب از سرم گذشت
مانند مرده ای متحرک شدم، بیا
بی تو تمام زندگی ام در عدم گذشت
دنیا خلاف آنچه که میخواستم گذشت
دنیا که هیچ، جرعه ی آبی که خورده ام
از راه حلق تشنه ی من، مثل سم گذشت
بعد از تو هیچ رنگ تغزل ندیده ایم
از خیر شعر گفتن، حتی قلم گذشت
تا کی غروب جمعه ببینم که مادرم
یک گوشه بغض کرده، که این جمعه هم گذشت
مولا! شمارِ درد دلم بی نهایت است
تعداد درد من به خدا از رقم گذشت
حالا برای لحظها ی آرام می شوم
ساعات خوب زندگی ام در حرم گذشت
منبع:http://www.kabeyeeshgh.ir/