
«مهدویت» اعتقادی سازنده، متکامل و امیدبخش بود که پیامبر اسلام (ص) به نقل فریقین ویژگیهای آن را بیان فرمود و امّت را به انتظار آن ترغیب فرمود. در طول تاریخ مسلمانان، همواره برخی از افراد بیماردل، جاهل و هوا پرست از این آموزههای آموزنده، سوء استفاده کردند و با این هدف به ادّعاهای واهی پرداختند.
وقتی که علیمحمد شیرازی در سال 1260ق خود را «قائم منتظر» خواند، ظاهراً نخستین گروندگان به او را - عدّهای از - شیخیان متعصّبی تشکیل میدادند که بنابر آموزههای سیدکاظم رشتی منتظر ظهور امام بودند؛ [1] کسانی مانند ملاحسین بشرویهای که در مسجد کوفه در انتظار ظهور اعتکاف گزیده بود و چون خبر به او رسید، نزد علی محمد رفت و با او گفت و گو کرد و دعویش را پذیرفت. علیمحمد نیز او را «باب» خواند و برای دعوت به خراسان فرستاد تا مردم را گرد آورد و با درفشهای سیاه خروج کنند!!! علیمحمد خود نیز برای این که به مقتضای حدیثی که میگوید: امام زمان (ع) از مکّه ظهور خواهد کرد و یارانش از خراسان بیرون میآید، روی به حجاز نهاد، ولی در آنها دلیریِ طرح دعوی نیافت و به بوشهر بازگشت. بابیان معتقدند که وی در مکّه «اظهار امر» کرد و به شریف مکّه و شاه ایران و امپراتور عثمانی نامه نوشت و آنها را به اطاعت خواند.
پی نوشت:
[1] دایره المعارف بزرگ اسلامی ، ج 11 ، ص 34
منبع: کتاب مهدویت و فرقه ها از بابی گری تا بهائی گری
منبع: http://sedgh.ir/
سهشنبه 8 اردیبهشت 1394 ساعت 10:49