
زراره گـویـد: شنیدم امام صادق علیه السلام مى فرمود: براى آن جوان پیش از آنکه قیام کـنـد، غـیـبـتـى اسـت، عـرض کردم : چرا؟ فرمود: میترسد ـ و با دست اشاره بشکم خود کرد ـ(یـعـنـى مـى تـرسـد شـکـمـش را پـاره کنند) سپس فرمود: اى زراره ! اوست که چشم براهش بـاشـند، و اوست که در ولادتش تردید شود: برخى گویند: پدرش بدون فرزند مرد، و بـرخـى گویند:
در شکم مادر بود (که پدرش وفات یافت و سپس هم بدینا آمد) و برخى گویند: دو سال پیش از وفات پدرش متولد شد و اوست که در انتظارش باشند ولى خداى عـزوجـل دوسـت دارد شـیـعـه را بـیـازمـایـد))) در زمـان (غـیـبـت ) اسـت اى زراره کـه اهـل بـاطـل شـک مى کنند، زراره گوید: من عرض کردم ، قربانت ، اگر من به آن زمان رسیدم چـکـار کـنـم ؟ فـرمـود: اى زراره : اگـر بـه آن زمـان رسـیـدى ، بـا ایـن دعا از خدا بخواه : (((خـدایـا خـودت را بـه مـن بـشـنـاسـان ، زیـرا اگـر تـو خودت را به من نشناسانى ، من رسولت را نشناسم (براى اینکه هر کس خدا را شناخت ، بر او لازم مى داند، که از راه لطف بـنـدگـانـش را هـدایت کند و کسى که خدا را نشناخت ، فرستاده او را هم نمى شناسد) خدایا تو پیغمبرت را بمن بشناسان ، زیرا اگر تو پیغمبرت را بمن نشناسانى ، من حجت ترا نشناسم (براى اینکه امام جانشین پیغمبر و دست نشانده او به دستور خداست و مقام و ارزش جـانـشـین مربوط به مقام و ارزش جانشین گذار است از این جهت شیعه مى گوید: امام باید از لحـاظ عـلم و عـمـل و اخـلاق و عـصـمت مانند پیغمبر باشد) خدایا حجت خود را بمن بشناسان ، زیرا اگر تو حجتت را بمن نشناسانى ، از طریق دینم گمراه میشوم .
سپس فرمود: اى زراره ! بناچار جوانى در مدینه کشته مى شود، عرضکردم : قربانت ، مگر لشـکـر سـفـیـانـى او را نـمـى کـشـنـد؟ فـرمـود: نـه ، بـلکـه او را لشـکـر آل بنى فلان بکشند، آن لشکر مى آید تا وارد مدینه مى شود و آن جوان را مى گیرد و مى کـشـد، پس چون او را از روى سرکشى و جور و ستم بکشد، مهلتشان بسر آید، در آن هنگام امـیـد فـرج داشـتـه بـاش انشاء اللّه (مقصود از این جوان گویا همان نفس زکیه است که در علائم ظهور روایت شده است).
منبع:اصول کافى جلد 2 صفحه 134 روایت 5
اثر : ثقه الاسلام کلینی
منبع: http://emamzamaneshgheman.persianblog.ir/
شنبه 27 دی 1393 ساعت 14:57
سلام وخسته نباشید
ممنون بخاطر مطالبتون ...