وبلاگ مهدوی مهدی جانان (عج)

وبلاگ مهدوی مهدی جانان (عج)

تقدیم به ساحت مقدس حضرت صاحب الزمان روحی و ارواح العالمین له الفداء
وبلاگ مهدوی مهدی جانان (عج)

وبلاگ مهدوی مهدی جانان (عج)

تقدیم به ساحت مقدس حضرت صاحب الزمان روحی و ارواح العالمین له الفداء

رجعت


از امام صادق(ع) نقل شده که فرمود: به خدا سوگند این آیه در مورد رجعت است، مگر نمی‌دانید که پیامبران بسیاری در این دنیا کشته شدند و نصرت خداوند به آنان نرسید؟ امامان کشته شدند و نصرت خداوند شامل حال آنها نشد، این آیه در رجعت محقّق خواهد شد.1


 ضرورت رجعت

الف)ضرورت تکوینی

از بسیارى آیات و روایات چنین برمى آید که ظلم و ستم، به ویژه ستمى که پاسخ داده نشود و در آن حق مظلوم از ظالم گرفته نشود، حدودى که جارى نشوند و مجازات‏هایى که به اجرا در نیایند، همه و همه به تنهایى و در کنار یکدیگر، مایه آن خواهند شد که نظم زمین و آسمان بر هم خورد، باران در جاى خود نبارد، نعمت‏ها دگرگون شوند، سرزمین‏هاى آباد، بایر، خشک و غیر زراعى شوند، باغ‏ها و درختان به شوره‏زار تبدیل شوند، روحیات مردم تغییر یابد. و از این قبیل آثار وضعى و پیامدهاى طبیعى گناهان اجتماعى که بر عالم تکوین تاثیر خواهند نهاد.

از سوى دیگر، مى‏دانیم که قرار است پس از ظهور، زمین، سراسر آباد و سرسبز شود و هر چیزى به جاى خود بازگردد. به همین خاطر، ضرورى است که آن افراد و عوامل زنده شوند، حدود و مجازات‏ها به اجرا درآیند و حق‏ها به جاى خود بازگردند تا باران‏هایى که به این دلایل بر سرزمین یا سرزمین‏هایى نباریده‏اند باز ببارند و نعمت‏هایى که راه آنها بسته شده بود باز ارزانى زمین و زمینیان شوند.

ب) ضرورت تاریخى - عقیدتى 

مى‏دانیم که بسیارى از پیروان ادیان و مذاهب نادرست، آنها که تعصب و عنادى ندارند، حق را مى‏پذیرند و اگر تشخیص خود را غلط دانستند، نظر خویش را تغییر مى‏دهند، تنها به خاطر این پیرو برخى دین‏ها و مذهب‏ها شده و در عقیده خود مانده‏اند که نمى‏توانند بپذیرند که پیشوایانشان دروغ گفته‏اند. 

این افراد اگر بدانند که در گذشته چه رخ داده است و این را از زبان همان بدعتگران، دین سازان و انحراف آفرینان بشنوند از عقیده خویش دست خواهند برداشت و به حق خواهند گروید.

ج) ضرورت کمال انسانى 

هدف از آفرینش انسان‏ها رسیدن به کمال و نزدیکى به کمال مطلق است که از آن با "قربة الى الله" یا تقرب و "نزدیکى به خدا" یاد مى‏شود.

مؤمنانى هستند که پس از مرگ و دیدن آنچه به دست آورده و آنچه از دست داده اند آرزو مى‏کنند که باز به دنیا باز گردند، عمل صالح کنند. تا به درجاتى بالاتر و والاتر از آن چه هم اکنون در آن هستند دست یابند.

از سوى دیگر انبیا، جانشینان انبیا و اولیایى هستند که در این دنیا آمدند و رفتند امّا مردم نتوانستند بیش از قطره‏اى از دریاى وجود آنها بهره ببرند. آنها نیز مشتاق هستند که به این دنیا باز گردند تا باز در راه خدا به هدایت مردم بپردازند و بخش‏هایى دیگر از ظرفیت‏هاى گسترده و پهناور وجود خویش را در اختیار مردم بگذارند.

براى اینکه ظرفیت‏هاى بالقوه مؤمنان خالص به فعل آید و براى آن که ظرفیت‏هاى بالفعل انسان‏هاى کامل در خدمت ایمان، مؤمنان و حکومت ایمانیان به کار گرفته شود و براى اینکه استعدادها و توان‏هایى که خداوند در انسان‏ها نهاده است عبث نباشد، ضرورى است که مؤمنان استوار و انسان‏هاى کامل دوباره در این جهان حاضر شوند و راه نیمه تمام خود را تمام کنند. امّا مؤمنانى هستند که بیم آن دارند که اگر به این دنیا باز گردند، گرفتار ضعف‏ها، خطاها و وسوسه‏هایى شوند که آنها را از مرتبه خویش پایین‏تر خواهد آورد. چنین مؤمنانى مایل نیستند که به این جهان برگردند و نیز بر نخواهند گشت.

رجعت در امت‌های پیشین:

رجعت در امت‌های سابق نیز بوقوع پیوسته است، مانند رجعت گروهی از قوم بنی اسرائیل در زمان حضرت موسی(ع) که خداوند آنان را میراند سپس زنده کرد که قرآن درباره آنان می‌فرماید:

"واذ قلتم یا موسی ان نؤمن لک حتی..." 2

یاد آورید آن زمان که به موسی گفتید ما به تو ایمان نمی‌آوریم مگر اینکه خدا را آشکارا به ما نشان دهی، پس صاعقه شما را در بر گرفت و شما شاهد مرگ خود بودید سپس ما شما را پس از مرگتان زنده کردیم تا شاید شکرگذار باشید.

و نیز درباره رجعت قومی دیگر از بنی اسرائیل می‌فرماید:

"ألم ترالی الذین خرجوا من دیارهم..." 3

آیا ندیدی آنان را که از خانه‌های خود از ترس مرگ بیرون شدند و تعداد آنان هزاران نفر بود و خدا آنان را میراند. سپس زنده کرد...

از موارد دیگر رجعت می‌توان به رجعت اصحاب کهف، زنده کردن مردگان توسط حضرت عیسی(ع) ، و دیگر انبیاء و امامان اشاره کرد.

اختیاری یا اجباری بودن رجعت:

ناگفته پیداست که افرادی که برای انتقام و تنبیه رجعت می‌کنند، هرگز به میل و اراده خود بر نمی‌گردند. بلکه به مصداق "کافر جهنم نمی‌رود، کشان کشان می‌برند"، آنها نیز ناگزیر تن به رجعت می‌دهند، که رجعت برای آنها بسیار ذلت بار و سخت است. ولی در مورد مومنین به نظر می‌رسد که اختیاری خواهد بود نه اجباری. مفضل بن عمر می‌گوید: در خدمت امام صادق(ع) صحبت از ولی عصر(ع) شد و از افرادی که عاشقانه انتظار ظهور او را می‌کشند و پیش از نیل به چنین سعادتی از دنیا می‌روند گفت و گو شد، فرمود: هنگامی که حضرت ولی عصر(ع) قیام می‌کند مأمورین الهی در قبر با اشخاص مومن تماس می‌گیرند و به آنها می‌گویند: ای بنده خدا! مولایت ظهور کرده است. اگر می‌خواهی به او بپیوندی آزاد هستی، و اگر بخواهی در نعمت‌های الهی متنعم بمانی باز هم آزاد هستی.4

از این حدیث استفاده می‌شود که رجعت در مورد مومنان اختیاری است.

حتمی بودن رجعت:

در روایات زیادی نیز به حتمی بودن رجعت در زمان امامت حضرت مهدی(ع) تصریح شده است.

امام رضا (ع) در جواب از صحت وقوع رجعت می‌فرماید: "بی گمان رجعت صحیح است و در امت‌های قبل نیز وجود داشته است و قرآن نیز از آن سخن گفته است" 5

امام صادق (ع) نیز در رابطه با رجعت می‌فرماید: کسی که رجعت ما را انکار کند ازما نیست. 6

رجعت کنندگان:

رجعت امامان(ع) در قرآن کریم و روایات و زیارات آمده است. در قرآن آمده: "انّ الذی فرض علیک القرآن لدادک الی المعاد..." 7 ؛ آن کسی که قرآن را برای تو فرستاد به یقین تو را به وعده گاهت باز می‌گرداند. امام سجاد(ع) در تأویل این آیه می‌فرماید: پیامبر شما و امیرمومنان و امامان اهل بیت، در عصر ظهور به دنیا باز می‌گردند. 8

امام صادق(ع) نیز می‌فرماید: هنگام رجعت کسانی که مومن خالص و کافر خالص هستند، زنده می‌شوند و به دنیا برمی‌گردند. 9

1- امام حسین(ع) :

در روایتی امام صادق(ع) می‌فرماید: نخستین کسی که در جریان رجعت به دنیا باز می‌گردد امام حسین است. 10 و نیز در تاویل آیه شریفه "ثم رددنا لکم الکرّة علیهم" می‌فرماید: 11 حسین(ع) با حدود هفتاد نفر از یاران خود به خواست خدا به دنیا باز می‌گردد... در همان حال، حضرت مهدی نیز در میان یاران حسین و مردم است. آن گاه هنگامی که عرفان مردم نسبت به رجعت حضرت حسین(ع) استوار گردید پایان زندگی امام مهدی(ع) فرا می‌رسد.

2- پیامبر اکرم(ص) :

صاحت مقدس پیامبر گرامی اسلام(ص) به دنیا رجعت می‌کند و حکومت جهانی دینی را بعد از حکومت و ولایت امام زمان هدایت می‌کند.

3- امام علی(ع) :

امام صادق(ع) از رجعت امام علی(ع) سخن می‌گوید و توضیح می‌دهد که برای آن حضرت چندین بار رجعت است. 12 خود حضرت امیر نیز در ضمن خطبه مفصلی فرمودند: "برای من بازگشت پس از بازگشت و رجعت پس از رجعت است، من صاحب رجعت‌ها هستم، من صاحب صولت‌ها و شوکت‌ها هستم، من صاحب قدرت‌ها و دولت‌ها هستم." 13 از نظر روایات تردیدی نیست که منظور از "دابة الارض" در سوره نمل رجعت حضرت علی(ع) می‌باشد. امام باقر(ع) از حضرت علی(ع) نقل می‌کند که فرمود:"به من شش فضیلت داده شده: 1- علم منایا و بلایا و وصایا به من داده شد. 2- سخن فصل(جدا کننده حق و باطل) به من عطا شد. 3- من صاحب رجعت‌ها هستم. 4- فرمانروایی کل به من داده شد. 5- من صاحب عصا و میسم هستم. 6- من دابّة الارض هستم که با مردم سخن خواهم گفت." 14 

4- حضرت عیسی مسیح: 

احادیث زیادی درباره هبوط و پیدایش مجدد عیسی(ع) از آسمان و یاری رساندن ایشان به امام زمان(ع) در کتابهای روایی آمده است و حکمت نزول حضرت عیسی(ع) یاری نمودن امام زمان(ع) و دعوت مسیحیان جهان به اسلام و پیروی از امامت امام زمان(ع) است. پیامبر گرامی اسلام(ص) در این باره می‌فرمایند:"مهدی از فرزندان من است. آن گاه که ظاهر شود عیسی بن مریم برای یاری او ـ از آسمان ـ فرود آید و حضرت مهدی(ع) را بر خود مقدم می‌دارد و پشت سر او نماز می‌گذارد." 15

5- شیعیان:

شیعیان از دیگر رجعت کنندگان به دنیا برای تجلیل از آنان و دیدن ثمره خون خود می‌باشند. امام باقر(ع) می‌فرماید:"آنان که شهیدند حتماً به دنیا باز می‌گردند پس از آن می‌میرند." 16

6- امت‌های پیشین:

در روایاتی که ذکر شده است، در میان رجعت کنندگان نام شایستگان امت‌های دیگر هم دیده می‌شود. امام صادق(ع) می‌فرماید: با قائم آل محمد(ع) از پشت کوفه بیست و هفت نفر ظاهر می‌شوند. پانزده نفر از آنان از امت حضرت موسی(ع) هستند که همواره به حق هدایت می‌کنند و عدالت انجام می‌دهند و هفت نفر از آنان از اصحاب کهف بوده و نفرات دیگر یوشع ـ جانشین حضرت موسی ـ سلمان، ابودجانه انصاری، مقداد و مالک اشتر هستد. آنان در خدمت آن حضرت و از فرمانروایان حکومت او هستند. 17


پی نوشت: 

1- حائری یزدی شیخ علی الزام الناصب ج2 ص338.

2- سوره بقره آیه 54.

3- سوره بقره آی 243 برای تحقیق ر.ک: تفسیر المیزان ج2 ص279 و تفسیر مجمع البیان ج1 ص346.

4- بحارالانوار ج52 ص92.

5- بحارالانوار ج53 ص39.

6- من لا یحضر الفقیه ج3 ص458.

7- سور قصص 58.

8- بحارالانوار ج52 ص32 ، تفسیر برهان ج3 ص239.

9- اثبات الهداة ج7 ص154.

10- بحارالانوار ج53 ص63.

11- سوره اسراء آیه 6.

12- بحارالانوار ج53 ص75.

13- همان ص46؛ تفسیر صافی ج1 ص326 ، تفسیر برهان ج3 ص149.

14- تفسیر برهان ج3 ص209 ، نورالثقلین ج4 ص97 ، تفسیر صافی ج4 ص75.

15- بحارالانوار ج14 ص 349 ، الحکم الزاهدة ج2 ص179.

16- بحارالانوار ج53 ص66.

17- الارشاد ج2 ص361.



منبع: http://www.yaabasalh.blogfa.com

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد