فضیلت خواندن نماز در مسجد جمکران

آنگاه امام مهدى (ع ) فرمودند: هر کس این دو رکعت نماز (نماز امام صاحب الزمان ) را در این مکان (مسجد مقدس جمکران ) بخواند، مانند آن است که دو رکعت نماز در کعبه خوانده باشد.

حسن بن مثله مى گوید: چون من پاره اى را آمدم ، دوباره مرا بازخواندند و فرمودند: بزى در گله جعفر کاشانى است ، آن را خریدارى کن و بدین موضع آور و آن را بکش و بر بیماران انفاق کن ، هر بیمار و مریضى که از گوشت آن بخورد، حق تعالى او را شفا دهد. 

وى مى گوید: من سپس به خانه بازگشتم و تمام شب را در اندیشه بودم تا اینکه نماز صبح خوانده و سپس سراغ على المنذر رفتم و ماجراى شب گذشته را براى او نقل کردم و با او به همان موضع شب گذشته رفتم . وقتى رسیدیم ، زنجیرهائى را دیدیم که طبق فرموده امام علیه السلام حدود بناى مسجد را نشان مى داد، سپس به قم نزد سید ابوالحسن رضا رفتیم و چون به در خانه او رسیدیم ، خادمان او گفتند که سید از سحر در انتظار تست و تو از جمکران هستى ، به او گفتم : بلى ، به درون خانه رفتم و سید مرا گرامى داشت و گفت : اى حسن بن مثله ، من در خواب بودم که شخصى به من گفت که حسن بن مثله نام از جمکران پیش تو مى آید، هر چه گوید تصدیق کن و بر قول او اعتماد کن که سخن او سخن ماست ، و قول او را رد نکن و از هنگام بیدار شدن از خواب تا این ساعت منتظر تو بودم و آنگاه بود که ماجراى شب گذشته را بر وى تعریف کرد.

سید بلافاصله فرمود تا اسبها را زین نهادند و بیرون آوردند و سوار شدند. چون به نزدیک روستاى جمکران رسیدند گله جعفر کاشانى را دیدند، حسن بن مثله به میان گله رفت و آن بز که از پس همه گوسفندان مى آمد پیش حسن به مثله دوید، جعفر سوگند یاد کرد این بز در گله من نبوده و تاکنون آن را ندیده بودم ، به هر حال آن بز را به مسجد آورده و آن را ذبح کرده و هر بیمارى که از گوشت آن خورد با عنایت خداوند تبارک و تعالى و حضرت بقیه الله (ارواحنا فداه ) شفا یافت . حسن مسلم را احضار کرده و منافع زمین را از او گرفتند و مسجد جمکران را با چوب و دیوار پوشاندند، سید زنجیرها و میخ ‌ها را با خود به قم برد و در خانه خود گذاشت ، هر بیمار و دردمندى که خود را بدان زنجیر مى مالید، خداى تعالى او را شفاى عاجل عنایت مى فرمود. ولى پس از فوت سید ابوالحسن ، آن زنجیرها پنهان گشته و دیگر کسى آن را ندید.

این بود مختصرى از مسجد مقدس جمکران و چگونگى بناى آن و نماز حضرت صاحب الزمان علیه السلام .

مشروح فرمان مقدس حضرت بقیه الله - ارواحنا فداه - براى تاسیس ‍ مسجد مقدس جمکران را علامه نورى در کتاب شریف نجم ثاقب ، صفحه 294 و جنه الماوى ، صفحه 230 از کتاب گرانقدر (مونس الحزین ) تالیف شیخ صدوق نقل کرده است .

در این رابطه در منابع فراوانى به اجمال و تفصیل سخن رفته است که از آن جمله است :

معجزاتى از تاسیس مسجد جمکران  

بعضى آیات و معجزات و کراماتى که از این مسجد مقدس جمکران قم واقع شده که چه بسیار فوائد و آیات که به واسطه این موضع شریف جمکران به ظهور رسیده که باعث حیرت مى باشد، هم چنانى که خانه کعبه آیتى از آیات الهى مى باشد این موضع مسجد هم همین گونه است زیرا تاسیس این مسجد بر اساس معجزاتى است .

اول آنکه حضرت امیرالمؤ منین امام على علیه السلام خبر داده بود به پسر یمانى به مسجد بودن این زمین .

دوم آنکه در زمان حضرت حجه علیه السلام شیخ حسن بن مثله جمکرانى مى گوید من شب سه شنبه 17 ماه مبارک رمضان خفته بودم در سراى خود که ناگاه جماعتى مردم به در سراى من آمدند و گفتند برخیز و طلب امام مهدى علیه السلام را اجابت کن که ترا مى طلبد، آنگاه خواست سراویل بپوشد، او را گفتند از بیرون خانه که از آن تو نیست این سراویل از خود را بپوش .

سوم : تمام اینها در بیدارى بوده است چون شیخ حسن بن مثله جمکرانى مى گوید من خواب بودم بیدارم کردند.

چهارم آنکه خواست پیراهن بپوشد آواز رسید از بیرون خانه که این پیراهن از تو نیست از خود را بپوش .

پنجم آنکه از پى کلید در خانه مى گشت ، به او گفتند در خانه باز است .

ششم آنکه از خانه بیرون آمد به او گفتند که امام صاحب الزمان علیه السلام ترا مى طلبد و او را بردند در این مسجد جمکران .

هفتم آنکه دید زیاده از شصت نفر مرد در این زمین گرد آمده اند و نماز مى کردند، بعضى جامه هاى سبز داشتند و بعضى سفید.

هشتم آنکه دید حضرت حجه علیه السلام را که به روى تخت نشسته و بر بالها تکیه داده .

نهم آنکه حضرت خضر علیه السلام را دید که نزد حضرت حجه علیه السلام نشسته و کتابى در دست دارد و از براى حضرت مى خواند.

دهم هلاک دو جوان حسن به مسلم به واسطه کشت و زرع این موضع مسجد مقدس جمکران .

یازدهم خبر دادن حضرت از زراعت حسن به مسلم در مدت پنج سال .

دوازدهم خبر دادن حضرت به حسن به مثله که علامتى از براى تو قرار خواهیم داد فردا که آمدى حسن بن مثله دید که زنجیرى به حدود مسجد کشیده شده .

سیزدهم خواب دیدن سید ابوالحسن رضا که به او گفتند فردا حسن بن مثله هر چه مى گوید تصدیق کن که قول او قول ما مى باشد.

چهاردهم خبر دادن حضرت که فردا بزى هست در گله جعفر شعبان کاشى به این نشان و علامت .

پانزدهم آمدن خود بز در نزد حسن بن مثله جمکرانى بدون آنکه کسى او را بیاورد.

شانزدهم معلوم نبود که آن بز از کجا آمده بود، احتمال دارد که بهشتى بوده .

هفدهم شفا بودن گوشت آن بز براى هر مریض به همان طریقى که امام زمان علیه السلام فرموده بود.

هیجدهم آن زنجیرى که از براى تعیین حدود مسجد کشیده بود هر صاحب علتى که بر بدن خود مالید شفا مى یافت .

نوزدهم آن زنجیر در میان صندوق بوده در خانه سید ابوالحسن الرضاء، لکن بعد از فوت او مفقود شد یکى از اولادهاى او مریض شد رفتند بر سر صندوق نیافتند آن زنجیر را.

این آیات و معجزات و فوایدى بوده که در آن زمان در مقام ظهور و بروز رسیدهاست.

منبع: http://imamalmahdi.com