نویسنده: راضیه مهرابی
ویرایش و بازبینی: داود میرزائی مقدم
صدایت میکنم... عالم، شمیم عود میگیرد
و چشمانم به یاد تو غمی مشهود میگیرد
جهان هم در میان باد و باران منتظر ماندهست
که روزی رنگ و بو از آن گل موعود میگیرد
مقدمه:
این مقاله تحت عنوان نهادهای اجتماعی در نظام سیاسی حضرت مهدی(عج) تدوین شده است. انگیزه و هدف از انتخاب این موضوع آشنایی بیشتر با نظام اجتماعی حکومت حضرت مهدی(عج) و نهادهای اساسی آن که بهترین و برترین نمونهی جامعه از زمان خلقت بشر تا پایان عمر آن است.
فصل اول
ـ مفاهیم و کلیات
در این فصل یک چهارچوب نظری برای پژوهش ارائه میشود. در تدوین این فصل سعی شده با استفاده از کتاب "مبانی جامعه شناسی" نوشتهی "بروس کوئن" مفهوم نهاد اجتماعی و ویژگیهای آن تبیین شود تا ویژگیهای نهادهای موجود، در حکومت حضرت مهدی (عج) ملموستر شود.
ـ نهادهای اجتماعی (social institution)
تعریف: نهاد، نظامی نسبتا پایدار و سازمان یافته از الگوهای اجتماعی است که برخی رفتارهای نظارت شده و یکسان را با هدف برآوردن نیازهای اساسی جامعه در بر میگیرد. [1]
در فرهنگ علوم سیاسی "آنچه که در اجتماع پا برجا و مستقر باشد"[2] را نهاد گویند. نیک میدانیم نهاد با سازمان و مؤسسه متفاوت است زیرا نهاد مجموعهای از غالبها و شکلهای ذهنی است که در جامعه به صورت الگوی رفتاری درآمده است.بنا بر این تعریف، نهادهای اجتماعی خصوصیات زیر را دارند:
1ـ هر نهاد هدفی دارد و هدف آن رفع یک نوع نیاز است.
2ـ نهادها علیرغم اینکه به هم وابستهاند اما دارای یک شبکه درونی برای خود هستند ولی با این حال همهی نهادها در بخش اعظم ویژگیها با هم همانندی دارند.
3ـ نهادها پدیدههای موقتی نیستند و عمر آنها حتی از انسانها نیز بیشتر است.
4ـ نهادها آن چنان گسترده و عام هستند که پهنهی وسیعی از جامعه را به خود اختصاص میدهند به طوری که هر تغییر چشمگیری در نهاد موجب تغییر در دیگر نهادها میگردد.[3]
5ـ هر نهاد در درون خود یکسری ارزشها، قواعد و اهدافی دارد.
6 ـ ارزشهای یک نهاد را یک بخش عظیمی از اعضای یک جامعه پذیرفتهاند. حتی اگر در آن مشارکت نداشته باشند.[4]
نیازهای جامعه بر دو قسم است.1ـ نیازهای اصلی و ضروری 2ـ نیازهای فرعی.
الف) نهادهای اصلی (basic institutions)
نهادها از جهت تأمین نیازهای اصلی به 5 دسته تقسیم میشوند، نهادهایی که وجودشان برای بقای جامعه و برای همه افراد ضروری است، اینها برای رسیدن به اهداف مورد نظر باید چندین کارکرد داشته باشند.
1ـ نهاد خانواده: خانواده مسئول نظارت بر کارکرد تولید مثل، اجتماعی کردن کودک و تأمین اقتصادی اعضای خویش است.
2ـ نهاد آموزشی ـ پرورشی، از طریق توسعه پژوهشهای علمی جامعه را دگرگون میکند و نیز با تقویت قدرت سازگاری افراد با ارزشهای جامعه باعث بهبود روابط اجتماعی میشود.
3ـ نهاد اقتصاد: مسئول تولید، توزیع و مصرف کالا و خدمات و تخصیص آن میان افراد جامعه است.
4ـ نهاد دینی: باعث تقویت روحیه اجتماعی، انسجام اجتماعی و همبستگی گروهی میشود. نیز باعث تقویت مبانی ارزش زندگی انسانی و وحدت بشر میگردد.[5]
5ـ نهاد حکومت: مسئول حفظ نظم در جامعه، دفاع در برابر حملات خارجی و استقرار قانون است به عبارت دیگر نهاد حکومت مسئول به اجرا گذاشتن قوانین، حل مناقشات موجود میان اعضای جامعه و حفظ امنیت شهروندان در برابر حملات دشمنان است. پس نهاد حکومت سه کارکرد اصلی دارد: 1ـ کارکرد اجرایی، 2ـ کارکرد قضایی، 3ـ کارکرد امنیتی.[6]
ـ همکاری میان نهادهای اجتماعی
نهادها از نظر وظایف و کارکرد ممکن است با یکدیگر تداخل داشته باشند و در کارکردهای یکسانی مشارکت داشته باشند. به علت اینکه نهادها در درون جامعه به یکدیگر تنیدهاند به صورتهای مختلف به هم وابسته و به هم مرتبطند. از طرفی ممکن است یک نهاد نفوذ مؤثری بر دیگر نهادها داشته باشد. به عنوان مثال در جامعهی اسلامی که قوانین الهی بر آن حاکم است نهاد دین و مذهب تأثیر مهمی بر نهادهای دیگر میگذارد و حتی این نهاد، کارکرد و وظایف نهادهای دیگر را مشخص میکند.
ب) نهادهای فرعی (incidental institutions)
نهادهایی که بقاء جامعه به آن بستگی ندارد و معمولاً زیر مجموعهی نهادهای اصلی هستند.
ـ رابطهی نهادهای اجتماعی و نظام سیاسی
ما در پی بررسی نهادهایی هستیم که مستقیماً با نظام سیاسی رابطه دارند و تصمیمات آن به وسیله این نهادها در جامعه پیاده میشود از اینرو بررسی نهاد خانواده در حکومت حضرت مهدی(عج) را به زمان دیگری موکول میکنیم و در اینجا فقط به 4 نهاد پرورشی، دینی، اقتصاد و حکومت پرداخته میشود.
ـ نظام سیاسی (Political system)
در فرهنگ علوم سیاسی به طور کلی نظام سیاسی از مجموعه مهمی از نهادهای اجتماعی تشکیل مییابد که به صورت بندی و اجرای اهداف جمعی برای یک جامعه یا گروههای داخلی آن سرو کار دارد. در حالت عادی نوعی اجبار مشروع پشتیبان تصمیمات نظام سیاسی است از این رو اطاعت از آن تصمیمات بر افراد جامعه تحمیل میگردد. در مفهومی محدود معمولاً دولت به عنوان نهاد اصلی نظام سیاسی تلقی میشود که دستگاه اجرایی را در اختیار دارد. مفهوم دولت همچنین به عنوان مترادف نظام سیاسی به کار میرود.[7] در اینجا دو واژه دولت و حکومت را با نظام سیاسی به کار میبریم.
نظامهای سیاسی عملکردهای بسیاری دارند که متناسب با این فعالیتها، سازمانها و ساختارهای مشخصی را اداره میکنند. مثلا برای ایجاد نظم و امنیت به تأسیس ارتش، سپاه، پلیس و نیز برای اجرای قوانین و ضمانت اجرای آن دستگاه قضایی را ایجاد مینمایند.
ضرورت وجود نظام سیاسی
مطالعه تاریخ بشر نشان داده انسان به دلیل اینکه موجودی اجتماعی است ناگزیر است نیازهای خود را از طریق یک نظام اجتماعی و همکاری و تعادل در آن به دست آورد. از سوی دیگر تعارض و تزاحم خواستههای بشر نیاز به قوانین اجتماعی را تشدید میکند و وجود قانون خود قدرت اجرایی میطلبد و آن چیزی جز حکومت نیست.
ـ نظام سیاسی اسلامی
بشر در قلمرو اندیشه و در صحنهی عمل نظامهای مختلف حکومتی را آزموده است. این رژیمهای سیاسی عبارتند از سلطنتی مشروطه، حکومت نجبا، و رژیمهای تک حزبی و.... هرکدام از آنها قابل نقداند و تجربهی بشر به روی همهی آنها خط بطلان کشیده است. معمولا در همهی رژیمهای سیاسی، زمامداران از میان کسانی انتخاب میشوند که دارای عقل، هوش وافر، دانش لازم و مناسب مسئولیت محوله و قدرت تدبیر و مدیریت و امانت و اجرای عدالت باشند. حتی آنها که به مکاتب مادی و الحادی معتقدند از این شرایط رویگردان نیستند زیرا که این امور فطری و طبیعی بشرند.
از آنجا که اسلام مطابق فطرت و خواست طبیعی انسان فقط به بیان مقررات عبادی اکتفا نکرده در تمامی زمینههای زندگی انسان از جمله در زمینه حکومت طرح داده و نمونهی شاخص و بارز آن حکومت پیامبر اسلام(ص) است. از اینرو میتوان نظام سیاسی در اسلام را "مجموعه به هم پیوستهای از فعالیتهای سیاسی تلقی کرد که توسط شمار بزرگی از کارگزاران و با هدف خاصی تعهد شده و انجام میگیرد. این سیستم از عناصری همبسته تشکیل شده است که هر کدام به تنهایی بخشی از نظام سیاسی اسلام را تشکیل داده و نهادها و گروههای معینی را شامل میشود." [8]
تفاوت اساسی میان نظام اسلامی و رژیمهای دموکراسی کنونی در موارد زیر است:
1ـ شرایط انتخاب و ویژگیهای حاکم فقیه و عادل و مدبر در اسلام،
2ـ قوای سه گانهی قانونگذاری مجریه و قضائیه در چهارچوب قوانین الهی.[9] اما رژیمهای دموکراسی کنونی از چنین ترکیبی بیبهرهاند.
ـ ضرورت تشکیل دولت اسلامی
در این مورد آیات و روایات فراوانی وجود دارد که در اینجا به ذکر دو مورد از آیات قرآن اکتفا میکنیم.
"ما در زبورـ بعد ار تورات نوشتهایم که این زمین را بندگان صالح تو به میراث خواهند برد"[10]
"و خواستیم بر کسانی که در آن سرزمین فرو دست شده بودند منت نهیم و آنان را پیشوایان[مردم] گردانیم، و ایشان را وارث[زمین] کنیم."[11]
با مطالعة آیات فوق در مییابیم خداوند نسبت به تشکیل حکومت اسلامی به وسیلة بندگان صالح و فرودستان، نوید داده است.
ـ شاخصههای حکومت مصلح
طبق روایات زیادی که از پیامبر (ص) و ائمه (ع) نقل شده حاکم و رهبر این دولت کسی نیست جز امام زمان(عج) که مستقیماً از طرف خداوند به این امر منصوب شدهاند.
همچنین طبق روایات، حکومت حضرت صاحبالأمر، جهان مشمول و به وسعت عالم امکان است و حتی غیر از انسانها شامل جن و موجودات دیگر، و کرات دیگر غیر از زمین نیز هست.
"قدرت او شرق و غرب را فرا میگیرد."[12]
"خداوند ذوالقرنین را در انتخاب دو ابر رام و سرکش آزاد گذاشته و او ابر رام را انتخاب کرد که رعد و برقی در آن نبود و اگر سرکش را برمیگزید حق او نبود زیرا خداوند آن را برای قائم ذخیره کرده است."[13]
در تفسیری که "آقای علی کورانی"در کتاب "عصر ظهور" از این روایت امام صادق(ع) آمده مینویسد "و نیز گفتهی امام نشانگر این است که پنج کرهی زمین و یا پنج زمین و آسمان آباد و مسکونی است و ارتباط با جوامع آنها به زودی انجام خواهد گرفت. طبق روایات متعدد کرات زیادی در آسمانها وجود دارد که آباد و دارای جوامعی از مخلوقات خدا هستند که غیر از نوع انسان و فرشته و جن میباشند."[14]
از دیگر ویژگیهای حکومت حضرت مهدی(عج) این است که بر اساس قوانین الهی، دستورات دین و اسلام واقعی حکومت میکند و بر طبق آن عدالت را در سرتاسر عالم میگستراند. در روایتی از امام صادق(ع) آمده است که "... به خدا سوگند، هیچ حریمی برای خداوند قائل نبودند مگر اینکه آن را دریدند و هرگز به کتاب خدا و سنت پیامبرش در این جهان عمل نشد و از روزی که امیرمؤمنان رحلت کرد هرگز حدّ خداوند در بین مردم جاری نگشت." سپس فرمودند" به خدا سوگند روزها و شبها به پایان نمیرسد، مگر آن که خداوند مردگان را زنده و زندگان را بمیراند و حق را به صاحبش باز گرداند و آیین خود راـ که برای خود و پیامبرش پسندیده است ـ بر پا دارد. بر شما بشارت باد، بشارت باد شما را. به خدا سوگند که حق فقط و فقط در دست شماست."[15]
فصل دوم
نهادهای اجتماعی در نظام سیاسی حضرت مهدی(عج)
در این بخش سعی شده نهادهایی که مستقیما تحت تأثیر نظام سیاسی قرار دارند مانند نهاد آموزشی، پرورشی، نهاد دین، نهاد اقتصاد و نهاد حکومت، مورد بررسی قرار گیرد.
1ـ نهاد آموزشی ـ پرورشی institution) pedagogy)
در سایهی حکومت مهدی(عج) علوم، تکامل مییابد و سطح آموزش و یادگیری به نهایت خود میرسد. در روایتی امام صادق(ع) میفرمایند«علم و دانش بیست و هفت حرف است، تمام آنچه پیامبران الهی برای مردم آوردند دو حرف بیش نبود و مردم تا کنون جز آن دو حرف را نشناختهاند، اما هنگامی که قائم ما قیام کند بیست و پنج حرف دیگر را آشکار میسازد و در میان مردم منتشر میسازد و دو حرف دیگر را به آن ضمیمه میکند تا بیست و هفت حرف کامل و منتشر گردد.»[1] این روایت نشان میدهد راهی که بشر در راه کسب علم در طی هزاران سال طی کرده است طی مدت کوتاهی دوازده برابر میشود. این امر در پرورش افکار، تکامل و تحول هم صدق میکند. در حدیثی از امام باقر(ع) آمده است «در هنگامی که قائم ما قیام کند خداوند دستش را بر سر بندگان میگذارد و عقول آنها را با آن کامل و افکارشان را پرورش داده تکمیل میکند.»[2]
حکومت واحد جهانی بدون پیشرفت و تکامل صنعتی به خصوص در زمینهی ارتباط جمعی امکان پذیر نیست زیرا میخواهد ندای الهی را به اقصی نقاط جهان برساند و همه را از پیام خود آگاه سازد.
همچنین از دیگر نشانههای جامعه تکامل یافته نزدیک بودن ارتباطات و روابط اجتماعی افراد است. در این باره امام صادق(ع) میفرمایند« هنگامی که کارها به صاحب اصلی ولایت مهدی(عج) برسد خداوند هر نقطه فرو رفتهای از زمین را برای او مرتفع، و هر نقطه مرتفعی را پایین میبرد آنچنان که تمام دنیا نزد او به منزله کف دستش خواهد بود! کدامیک از شما اگر در کف دستش موئی باشد آن را نمیبیند؟»[3] همچنین امام صادق(ع) در مورد رابطه افراد با یکدیگر میفرمایند« در روزگار حضرت قائم(عج) مؤمن در مشرق زمین، برادرش را که در غرب زمین است میبیند...»[4] این روایت با توجه به اختراع تلفنهای تصویری و اختراع تصاویر سه بعدی و وسایلی از این قبیل بیشتر قابل درک است. میبینم که در بعد صنعت و تکنیک پیشرفت شگفت انگیزی رخ خواهد داد که البته همراه با اعتلای فرهنگ و اخلاق جامعه بشری است. میتوان گفت نهاد آموزشی ـ پرورشی حکومت مهدوی از طریق تکامل علوم و فنون جامعه را دگرگون میکند و با بهبود و روابط اجتماعی قدرت سازگاری افراد جامعه را با ارزشهای آن فراهم میسازد.
2ـ نهاد اقتصاد (Economy institution)
یکی از مباحثی که در اقتصاد مطرح میشود بحث منابع تولید است. یعنی مجموعه عناصری که باعث به وجود آمدن کالا و خدمات میشود. این منابع شامل منابع طبیعی و ثروتهای خداداد، سرمایه، منابع انسانی و تکنولوژی است. از فراوانی منابع طبیعی در احادیث بسیار یاد شده که تحت عنوان« گنجینههای زمین» ذکر گردیده است.
« .... در این هنگام زمین گنجهای خود را آشکار میسازد...»[5]
"حکومت او شرق و غرب جهان را فرا خواهد گرفت و گنجینههای زمین برای او ظاهر میگردد و در سرتاسر جهان جای ویرانی باقی نخواهد ماند مگر اینکه آن را آباد خواهد ساخت." [6]
یکی از نشانههای اقتصاد سالم، رشد بخش کشاورزی، همپای صنعت و بخشهای دیگر اقتصاد است. در زمان حکومت مهدی(عج) کشاورزی و دامپروری رونق پیدا میکند و از خشکسالی و کمبود مواد غذایی خبری نیست. از جمله دلایل آن نزول باران به موقع و به دنبال آن سرازیر شدن رحمت الهی بر انسانهاست. رسول خدا(ص) میفرماید « آسمان بر آنها بارانهای فراوانی میبارد.»[7]
درجای دیگر امام صادق(ع) میفرماید« .... بارانی میبارد که مردم مانندش را ندیده باشند.»[8] رسول خدا(ص) در مورد آمادگی زمین برای کشت و کار در عصر حضرت مهدی(عج) میفرمایند« زمین همانند نقرهای که پس از جوشش آرام میگیرد آماده کشت میشود و گیاهانش را میرویاند هم چنان که در زمان آدم بود»[9] به همین ترتیب دامداری هم رونق پیدا میکند. در حدیثی از پیامبر آمده که« پس از کشتن دجال خداوند به گلهها برکت میدهد به گونهای که بچه شتری گروهی از مردم را سیر میکند و گوسالهای غذای قبیلهای را فراهم میسازد و بزغالهای برای سیر کردن گروهی کافی است.»[10]
عدالت اقتصادی (justice economical)
در یک اقتصاد سالم طبقهای به نام فقیر یا غنی وجود ندارد و کلمهی استثمار و استعمار معنای خارجی پیدا نمیکند. چیزی که امروز دنیا با آن دست به گریبان است تبعیض، تحقیر، استعمار و استثمار انسانها و دولتهای فقیر توسط قدرتهای بزرگ اقتصادی است. در جامعه مهدوی با خارج شدن گنجهای درون زمین، معادن طلا و نقره و... درآمد سرانه افراد به میزانی بالا میرود که فقر در سطح جامعه ریشهکن میشود و عدالت سرتاسر جهان و عالم را تسخیر میکند. در حدیثی که در منابع اهل سنت آمده پیامبر(ص) میفرمایند« شما را بشارت میدهم به ظهور مهدی(عج)، زمین را پر از عدالت میکند بدان گونه که از جور پر شده است، ساکنان آسمانها و ساکنان زمین از او راضی میشوند و اموال و ثروتها را به طور صحیح تقسیم میکند. کسی پرسید: معنی تقسیم صحیح ثروت چیست؟ فرمود: به طور مساوی در میان مردم.» [11] آیت الله مکارم شیرازی منظور از تقسیم عادلانهی ثروت را این میداند که در برابر کار بیشتر سرمایه بیشتری پرداخته شود و یا در شرایط مساوی امتیازات و پاداشهای برابر به افراد داده شود.[12]
در اقتصاد اسلامی نهادی وجود دارد به نام بیت المال که درآمد دولت اسلامی در آن جمع میشود و به طور مساوی بین مردم تقسیم میشود. در زمان حکومت مصلح آنچنان درآمد دولت زیاد میشود که بدون تشریفات اداری امروز، هر کس به قدر نیاز خود از خزانه برداشت مینماید. رسول خدا میفرمایند:« در آخرزمان خلیفهای ظهور میکند که مال را بدون شمارش میبخشد.»[13] رسول خدا(ص) میفرمایند:« آخرین امامان هم نام من است. او ظاهر میشود و جهان را پر از عدل میکند در حالی که اموال بر هم انباشته شده است، شخصی از او درخواست مال میکند امام عصر(عج) میفرمایند: خودت از این اموال بردار.»[14]
3ـ نهاد دینی (religious institution)
در یک حکومت دینی مهمترین نهاد از جهت تأمین ارزشها برای سایر نهادها و جامعه نهاد دین است از این رو باعث تقویت روح اجتماعی (Social spirit) و انسجام گروهی (Group solidarity) و تقویت مبانی ارزشی زندگی انسان میشود.
یکی از کارکردهای نهاد دینی در حکومت مهدوی احیای احکام دینی است. با گذشت زمان برخی احکام الهی تحریف شدهاند و یا برخی از آنها شرایط در زمان حضرت مهدی(عج) آماده میشود و یا اینکه چون فقها در استنباط حکم شرعی از یک سری قواعد استفاده میکنند گاه حکمی که استنباط و استخراج میکنند با حکم واقع مطابقت ندارد ولی در حکومت مهدی(عج) احکام واقعی اجرا و بیان میشود. پارهای از احکام به علت مسأله تقیه و شرایط خاص و اضطراری غیر واقعی اعلام شده که در زمان حکومت امام زمان(عج) تقیه برداشته میشود.[15]
در این رابطه امام صادق(ع) میفرمایند:« هنگامی که قائم ما قیام کند، تقیه از بین میرود و حضرت شمشیر را از نیام بیرون میکشد و از مردم جز شمشیر نمیگیرد و به آنان جز شمشیر نمیدهد»[16] در جای دیگر میفرمایند:« ... هنگامی که قائم ما ظهور کند و سخنگوی ما به سخن آید و تعلیم قرآن و دستورات دین و احکام را از نو به شما بیاموزد...»[17] روایات دیگری نیز بر این امر اشاره میکند که امام دین تازهای را به جهان عرضه نمیکند بلکه مردمی که از اسلام واقعی منحرف شدهاند را مانند پیامبر دوباره به دین دعوت مینماید.
ـ گسترش فرهنگ اسلامی
در حکومت مهدی(عج) اسلام در هر خانه و شهر و روستا نفوذ میکند و همه تحت تأثیر آن قرار میگیرند. رویکرد مردم به مظاهر و شعائر دینی به گونهای افزایش مییابد که مساجد موجود برطرف کنندهی نیاز آنها نخواهد بود. آموزش قرآن و مفاهیم آن به قدری گسترش مییابد که« یک زن در خانهاش بر طبق کتاب خدا و سنت پیامبر قضاوت میکند»[18]
در حکومت حضرت مهدی(عج) اسلام دردها را مییابد و باعث رشد معنویت و اخلاق میان مردم و از بین رفتن حرص و طمع میشود و قلبهای آنان سرشار از بینیازی میگردد. حضرت امام صادق(ع) میفرمایند:« هنگامی که قائم ما قیام کند، شخص شب را به صبح میرساند، در حالی که نادان، ترسو و بخیل است و به هنگام صبح داناترین مردم، شجاعترین آنان و بخشندهترین انسانهاست و پیروزی پیشاپیش امام در حرکت خواهد بود.»[19] پیامبر اکرم(ص) نیز میفرمایند:«... در آن روزگار کینهها و دشمنیها از دلها زدوده خواهد گشت.»[20] و نیز میفرمایند:« زمانی که حضرت مهدی(عج) قیام کند، خداوند غنا و بینیازی را در دل بندگانش مینهد، به گونهای که حضرت اعلام میکند هرکس به مال و ثروت نیاز دارد، بیاید، ولی برای آن، کسی پیش قدم نمیشود.»[21]
4ـ نهاد حکومت (governance institution)
بیشک حکومت مسئول حفظ امنیت در جامعه اجرای قانون، حل مناقشات میان افراد جامعه فراهم کردن شرایط آموزش همگانی، گسترش فرهنگ بومی، ایجاد و رفاه و.... است. پارهای از این وظایف با کار ویژههای نهادهای دیگر مشترک است که در جای خود بحث شد از این رو کارکرد اصلی حکومت که مخصوص این نهاد است میپردازیم.
الف) امنیت عمومی (social safety)
همانطور که میدانیم حضرت مهدی(عج) وقتی زمام امور را در دست میگیرند دنیا را انبوهی از نابسامانیها پر کرده و هالهای از ویرانیها بر دنیا سایه افکنده و شهرها براثر جنگ به ویرانه تبدیل گردیده است. از این رو یکی از بنیادیترین کارهای حضرت برگرداندن امنیت به جامعه است، امنیتی که بشر در طول عمر خود مانند آن را ندیده باشد.« حتی در آن عصر، گرگ گوسفند را نمیدرد و شیر، گاو را از بین نمیبرد و مار به انسان آسیبی نمی رساند و موش، انبانی را نمیجود و به آن دستبرد نمیزند.»[22]
همانطور که روایت نشان میدهد امنیت آنچنان گسترده و عمومی است که نه تنها جامعه بشری از آن فیض میبرد بلکه حیوانات و سایر موجودات نیز از آن بهرهمند میگردند. و روایت است که «شخص خوابیده را از خوابش بیدار نمیکند و خون کسی ریخته نمیشود.»[23] در این زمان نه تنها امنیت جانی و مالی مردم تأمین میشود بلکه جادهها نیز آنچنان امنیت مییابند که امام باقر(ع) میفرمایند:«.... و تا آنجا که پیرزن سالخورده و ناتوان این سوی جهان به آن سوی جهان رهسپار شود و کسی معترض او نشود.»[24] در روایت دیگری علی بن عقبه از پدرش نقل میکند که« روزگاری که حضرت قائم ظهور میکند، به عدالت حکم مینماید و ستم در حکومتش برچیده میشود و به سبب وجود آن حضرت راهها و جادهها امن میگردد.»[25]
ب) قضاوت (adjudication)
یکی از وظایف حکومت حل مناقشات میان افراد جامعه است. از آنجا که انسانها فطرتاً آزاد آفریده شدهاند و در انجام اعمال خود مختارند، حتی در حکومت نمونهی حضرت مهدی(عج) کسانی پیدا میشوند که از شرایط موجود سوء استفاده کرده و به حقوق دیگران تعرض کنند. همچنین کسانی که پس از ظهور حضرت به جرم ایجاد جنگ و ناامنی و ستم به مردم دستگیر شدهاند باید محاکمه و مجازات شوند. از این جهت نیاز به یک دستگاه قضایی مقتدر، سالم با کادر و قضات شایسته است تا حق را از ناحق تشخیص دهند و ستمگر و متجاوز را به مجازات خود برسانند. این قضات کسانی جز 313 نفر یاران خاص حضرت نیستند. امام صادق(ع) میفرمایند: « هنگامی که قائم آل محمد (عج) قیام کند، از پشت کعبه 17 نفر را بیرون میآورد. 5 نفر از قوم موسی هستند که بر حق قضاوت میکنند و هفت نفر از اصحاب کهف، یوشع و موسی، مؤمن آل فرعون، سلمان فارسی و مالک اشتر.»[26]
مهارت قضاوت و حاکمان حکومت حضرت مهدی(عج) میتواند ناشی از چند اصل باشد. اول ناشی از یک معجزه که از توانایی یک انسان عادی خارج است.2ـ ممکن است به علت استفاده از وسایل ارتباطی پیشرفته با سرعت بالایی باشد که با حکومت مرکزی حضرت مهدی (عج) ارتباط برقرار کرده و مسائل و مشکلات خود را در امر قضاوت برطرف کنند. چنانچه در روایت آمده در آنگاه که قائم(عج) قیام کند، برای هر مرز و بومی از زمین، فرمانروایی تعیین میکند و به او میفرماید:« برنامه کار تو در دست تو است و چنانچه در هنگام انجام وظیفه، مشکلی پیش آمد که حکم آن را ندانستی به کف دستت بنگر و بر طبق آنچه در آن مییابی، رفتار نما.»[24]
با توجه به پافشاری حضرت برای گرفتن حق از دست رفته حتی از زیر دندان دیگری کسی باقی نمیماند که در سایهی این حکومت واژهی مظلوم و ظالم، محکوم و حاکم، مرفه و فقیر، تحقق خارجی پیدا نخواهد کرد.
نتیجه گیری
با توجه به مطالب بیان شده در نهاد آموزشی ـ پرورشی ما شاهد تکامل عقول، علوم و صنعت هستیم که این همه باعث بهبود روابط اجتماعی، انسجام و ارتباط نزدیکتر انسانها به یکدیگر خواهد شد. با توجه به نهاد اقتصاد و منابع زیاد ثروت و نزول نعمات الهی در سایهی عدالت اقتصادی حضرت، رفاه در جامعه بشری همگانی خواهد شد. در نهاد دینی با گسترش فرهنگ اسلامی و احیای دین محمد(ص) و رشد معنویت در میان مردم، انسان به کمال خویش نزدیکتر میشود و در آخر در سایه نهاد حکومت، عالم امنیت پیدا میکند و حق به حقدار خواهد رسید و وعدهی الهی محقق خواهد شد، به امید آن روز، آمین یا رب العالمین.
منابع فصل اول:
1ـ بروس کوئن، مبانی جامعه شناسی، ترجمه و اقتباس، غلامعلی توسلی، رضا فاضل تهران، نشر سمت،1372، ص151
2ـ فرهنگ علوم سیاسی، مرکز اطلاعات و مدارک علمی ایران، ص 158
3ـ بروس کوئن، پیشین، ص 152
4ـ همان، ص152
5ـ همان، ص157
6 ـ همان،صص157ـ158
7ـ فروند ژولین، جامعه شناسی ماکس وبر، ترجمهی عبدالحسین نیک گوهر، تهران، نشر نیکان، 1362، ص243
8 ـ داوود فیرجی، نظام سیاسی و دولت در اسلام، فصلنامه علوم سیاسی، سال چهارم، شماره14
9ـ عباسعلی عمید زنجانی، فقه سیاسی، ج2، تهران، نشر امیرکبیر، 1366، صص91ـ93
10ـ سورهی انبیاء، مکی، آیه105
11ـ سورهی قصص، مکی، آیه5
12ـ منتخب الاثر، ص471، به نقل از روضه کافی
13ـ بحارالانوار، ج52، ص321
14ـ علی کورانی، عصر ظهور، مترجم عباس جلالی، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ ششم،1377، ص37
منابع فصل دوم:
1ـ بحارالانوار، ج 13، چاپ قدیم، ص187
2ـ همان، ص 851
3ـ همان، ص185
4ـ همان، ج52، چاپ جدید، ص391
5ـ همان، ج 13، چاپ قدیم
6 ـ ناصر مکارم شیرازی، انقلاب جهانی مهدی(عج)، قم نشر هدف، 1372، ص298
7ـ احقاق الحق، ج13، ص 139
8ـ بحارالانوار، ج52، ص337
9ـ ابن طاووس، ملاحم، ص152
10ـ نجم الدین طبسی، چشم اندازی به حکومت مهدی(عج)، قم بوستان کتاب، 1380، ص207، نقل از ابن حماد، ص148
11ـ مکارم شیرازی، پیشین، ص301 به نقل از نور الابصار فی مناقب النبی المختار،ص 156ـ157
12ـ همان، ص32
13ـ ابن حماد، ص98
14ـ بحارالانوار، ص379؛ احقاق الحق، ج13،ص55
15ـ نجم الدین طبسی، پیشین، ص150
16ـ اثبات الهداه، ج3، ص564
17ـ بحارالانوار، ج2، ص246
18ـ بحارالانوار، ج52، ص352
19ـ طبسی، پیشین، ص184 به نقل از وافی،ج2، ص113
20ـ ابن طاووس، ملاحم، ص152
21ـ احقاق الحق، ج13، ص186
22ـ بحارالانوار، ج1، ص61
23ـ احقاق الحق، ج13، ص54
24ـ بحارالانوار، ج52، ص345
25ـ همان، ص314
26ـ اثبات الهداه، ج3، ص55
27ـ بحارالانوار، ج52، ص365
منبع: http://www.ejlasmahdi.ir